نامه وریشه مرادی از داخل زندان «یا باید زندگی را نزیست و یا باید با معنا و متعالی زیست»

 

وریشه مرادی، زندانی سیاسی و مدافع حقوق زنان محکوم به اعدام، طی نامه‌ای از داخل زندان اوین تاکید کرده است که او و سایر زندانیان سیاسی زن محکوم به اعدام، به نمایندگی از تمامی اعضای جامعه چنین حکمی گرفته‌اند.

متن نامه؛

حکم اعدام برای من صادر گشته برای «ما»! ما یعنی بخشی از زنان مبارز زندانی من و سایر دوستانم به نمایندگی از یک جامعه حکم گرفته ایم. این در واقع خوابی است که برای تمامی جامعه دیده اند.

سرکوب بخوانید اعدام جامعه را در پیش گرفته اند و صد البته که با مقاومت روبرو خواهند شد. حمایتهای داخلی و خارجی نیز جهت لغو حكم اعدام‌ها توسعه یافته و این پشتگرمی بزرگی برای ماست. ما در داخل تسليم تحميل‌ها و اتهامات بی بنیان دستگاه‌های امنیتی نشدیم و مقاومت کردیم جامعه نیز از ما حمایت میکند و این همبستگی نمود مهمی از تداوم مبارزه‌ی مدنی در برابر ظلم دستگاه‌های حکومتی در ایران است. اعتصاب اخیر مردم کردستان نیز نمود همین امر بود و جای قدردانی دارد.

در داخل زندان به دلیل اینکه مبارزه گرماگرم و در جبهه‌ی مستقیم مطرح است به دلیل اینکه مسائل مبارزه به همگان ارتباط داشته و به سبب اینکه موضوع اول و در واقع موضوع و دستورکار اساسی و واقعی مبارزه است سایر مسائل همچون تعلق‌های ملی و سیاسی به درجه‌ی دوم و در واقع جایگاه واقعی خویش میافتند. این مقاومتی واقعی است جهت تقابل با به حاشیه راندن مسائل اساسی زندانیان.

در تقابل با بی‌حقوقی و پایمال کردن حقوق انسانی در زندان‌های ایران مقاومتی بی نظیر صورت گرفته و هم اکنون نیز در حال انجام مقاومت مذکور هستیم. اینکه ما زنان این مقاومت را برعهده گرفته‌ایم از طرفی به ظلم مضاعف نظام مردسالار و زن ستیز کنونی برمیگردد و از طرفی به عزم جزم زنان جهت نیل به آزادی هر سه‌شنبه کارزار نه به اعدام در زندانهای مختلف ایران در جریان است کنشی متحدساز که جنبه ی اساسی و انسانی ما را برجسته می سازد یک خواست عمومی برای تاکید بر حق حیات و درخواست لغو حکم اعدام در ایران سه‌شنبه‌های نه به اعدام اتحاد انسانی است در برابر قتل دولتی که به هدف ايجاد رعب و وحشت در جامعه بکار گرفته میشود ظلمی برآمده از نظامی لجام گسیخته که می‌رود تمامی جهان را به نابودی بکشاند و ماحصلش زوال انسانیت باشد.

انسانی بودنی که واقعیت وجودی تمامی ماهاست پس مبارزه‌ی ما مبارزه‌ای است بنام تمامی انسانیت بنام تمامی جامعه و در حمایت از اجتماعی بودن جایگاه ما به عنوان زنان مبارز زندانی» به مبارزه‌مان این قدرت را می‌بخشد که مطالبات تمامی جامعه را بر زبان بیاوریم. در پیش گرفتن موضعی صحیح چنین توان و قدرتی را به جویندگان حقیقت اجتماعی اعطا میکنی این همان حیات آزادی است که باید بجای «حیات اشتباه آمیز» جایگزین شود و جایگزین کرده ایم.

نظام مردسالار حاكم بر جهان با تمامی ابعادش نظامی است در تضاد با حقیقت وجود انسان و انسانیت و در کلدر چالش با حیات ما به تفسير مجدد این نظام دست زده ایم خود را از قالب‌های تفسیری جنسیت‌گرا و جنسیت‌پرست و طبقه پرست و اعتقاد پرست، رها کرده و نگاهمان به حقیقت واقعی آن است. این نظام چندین هزار سال است که با انحراف از مسیر بشریت بر ضد زنان و با توجه به مترادف بودن زن و زندگی در واقع بر ضد زندگی شکل گرفته سپس مردان را نیز به انقیاد درآورده و پس از آن طبیعت را نیز مورد حملات خویش قرار داد.

هدف این نظام چیست سود بیشینه حرص و بیش از حد مادی جهت ارضای ذهنی تحریف شده و چه باید کرد در مقابل آن؟ صد البته که باید مبارزه در پیش گرفت این وجه و بعد از مسئله محل افتراق است کسانی جزئی از آن شده و در پی سهم خواهی از آن می‌گردند و توجیهاتی برایش می‌تراشند و آزادگان و آزادی خواهان نیز در تقابل با آن قرار میگیرند و در پی تصحیح مسیر برمی آیند. این آزادگان در طول تاریخ این را شایسته‌ی بشر دیده‌اند که در همخوانی با طبیعت – مادر زندگی کنند.

این اعتقاد خویش را در تطابق با شرایط زمانه و موضع قدرتی که با آن روبرو بوده اند تنظیم کرده و با عزم و اراده در پی مبارزه جهت نیل به این غایه ی خویش برآمده اند.

ما بخشی از این مسیر تاریخی هستیم. مبارزه‌مان تداوم همان مسیر است و یک هدف بیشتر ندارد یک زندگی انسانی حیاتی، نیک، صحیح، زیبا و آزاد اسلاف و پیشینان ما به هر کدام به وسع فکری خویش در پی تعریف مسئله و مبارزه جهت تصحیح آن برآمده‌اند. گاه با یک باور داشت و گرایش به مصاف موضع قدرت و ظلم رفته‌اند، گاه با توجیهی معرفتی گاه به شیوه‌ای ادبی گاه با استدلالی طبقاتی در این بین زنان همیشه حضور داشته و بخشی از ستمدیدگان بوده و همواره از آسیب دیدگان بوده‌اند اما هیچگاه به موضوع بحث تبديل نشدند. تنها در حاشیه و به عنوان بخشی از ظلم مطرح گشتند و نه آسیب دیدگان اصلی امروزه این امر را پشت سر نهاده‌ایم. معتقدیم که اصلی‌ترین چالش حیات کنونی، چالش جنسیتی است که با آن روبه‌رو هستیم. تنها هنگامی که نابرابری جنسیتی برطرف شود سایر چالش‌ها شانس برطرف شدن خواهند داشت.

تمامی نظام معرفتی حاکم در تلاش است تا صورت مسئله را از راه بدر کرده و با این انحراف از حل واقعی مسئله طفره برود. اما این قرن، قرن زنان است و زنان قدرت فکری و عملی لازمه را جهت مبارزه و کسب حقوق خویش کسب کرده‌اند. پیشرفت‌های تکنولوژیکی و علمی نیز در این راه یاریگر تمامی مبارزان و از جمله زنان هستند. زنان با بهره گیری از سطح علمی کسب شده با اراده‌ای برآمده از رهایی از بردگی و نیاز به آزادی گام‌های بلندی در مبارزه ی مساوات طلبی برداشته‌اند. از تلاش اندیشمندان و دانشمندان و ادیبان و هنرمندان زن گرفته تا زنانی که در مسیر زندگی معمولی در تلاش بوده‌اند حضوری انسانی داشته و به چشم کالا به آنان نگریسته نشود، جملگی اندوخته‌ای از دستاوردهای زنانه را گرد آورده‌اند که بنیان مستحکمی است برای نیل به آزادی زنان کرد نیز در این بین از قافله‌ی پیکار عقب نمانده و با تکیه بر اندوخته‌ی فرهنگی و اجتماعی قوی خویش هم در این «زندگی مبارزه» شرکت جسته و هم بر اندوخته‌ی مبارزاتی و این هم آوردخواهی افزوده‌اند. امروزه زنان کرد به سمبل مبارزه و تلاش زنانه تبدیل گشته‌اند.

٢٦ ماه ژانویه سالروز آزاد کردن شهر کوبانی از دست نیروهای داعش بود، امری که همگان آن را بعنوان سرآغاز پایان داعش» قبول دارند. سرآغاز این تاریکی یعنی اولین پرتوهای نور و روشنایی زنان کرد در مقابل چشم جهانیان فعالانه در این جنگ شرکت جسته و تمامی پارادایم مردسالار را به چالش کشیده و بسیار فراتر از آن رفته و در هیئت پیشاهنگان جنگ ظاهر گشتند.

آنان هم به مثابه نور و روشنایی در مقابل تاریکی و خفقان مبارزه کرده و هم صورت مسئله‌ی چالش قرن یعنی چالش زنان را با قدرتی باورنکردنی به نمایش گذاشتند من شخصا در این دوره از جنگ کوبانی شرکت داشتم و جراحاتی برداشتم که تا امروز نیز درد گاه و بیگاه آن مرا می‌آزارد، دردی که لحظه به لحظه در خاطرم است که هزینه‌ای که برای انسانیت پرداخته ام شاید هم وجدانم از این نظر اندکی راحت است که در مقابل انسانیت ادای دینی ولو اندک کرده‌ام. من رفيق کسانی هستم که پس از عمری مبارزه و در لحظه‌ی شهادت گفتند که بر سر سنگ مزارم بنویسید که هنوز مدیون و مقروض خلق خويش بود که از جهان رفت من و ما این فرهنگ را از آنان آموختیم که مبارزه در راه حقیقت و انسانیت دینی است که تک تک ما باید ادا کنیم، بدون هیچ نوع چشم‌داشتی هرگاه که پیروزی در کوبانی جشن گرفته میشود شوق و غرور ناشی از این رویکرد با کرامت مان عزم مرا دوچندان میکند اکنون یکی از جرم‌هایم آن است که در مقابل تاریکی ایستادگی کرده ایم رفیق کسانی بوده ام که انسانیت را نجات داده‌اند.

از همین گزاره‌ی چالش آمیز پیداست که آنان که محاکمه‌ام می‌کنند طبيعتا در کدام جبهه قرار می‌گیرند. این نظام مردسالار است که به هیچ وجه مقاومت زنان را قبول نمی‌کند چه رسد به پیروزی آنان و سر دادن هلهله‌ی شادی در مقابل نیرویی تاریک و ضدبشری ما قبل از همه متوجه خطری که متوجه بشر بود گشتیم و بدون تأمل در مقابلش ایستادیم و یک پیروزی بزرگ را برای انسانیت به ارمغان آوردیم. امروزه به اشکالی گوناگون سعی دارند تا این شکست‌شان را تلافی نمایند این زمان را نیز بدان جهت انتخاب کرده‌اند که پایان صد ساله‌ی برنامه‌هایی است که برای منطقه‌ی ما طراحی شده بودند.

ما زخم خوردگان از سایکس پیکو هستیم فرزندان خلقی که تا مغز استخوان ظلم «لوزان» را چشیده از طناب‌ها آویزان گشته با هرنوع اسلحه‌ای کشته شده مورد تعرض شیمیایی قرار گرفته انفال گشته ژنوساید را در هر بخش از میهن از هم گسیخته شان تجربه کرده و اکنون نیز با تلنباری از معضلات سیاسی و اجتماعی پا به قرن تکنولوژی وهوش مصنوعی گذاشته‌ایم، اما دیگر عزم مان جزم است که در این سده نه تنها مانع از ژنوساید فیزیکی گردیم بلکه نسل کشی فرهنگی را نیز تعریف کرده و با تمامی وجود در حال مبارزه با آن هستیم. «ژن ژیان آزادی زن زندگی (آزادی) شعار ما و نمودی سمبلیک از پارادایم فکری ماست؛ پارادایمی که به روشنی به مسائل اساسی جهان و انسان امروزی می‌پردازد.»

بنابراین خویش را در مرزهای ملیتی جنسیتی و طبقاتی محدود نکرده و سعی دارد با دیدی فراخ و همه جانبه به مسائل بنگرد. مادام اکثر مسائل جهانی گشته، پس جهانی شدن مبارزه هم منطقی ترین روش است. برخی از مسائل ما انسان‌ها مشترک است پس طبیعی است که مبارزه‌مان نیز بر پایه‌ی پدیده‌هایی مشترک صورت گیرد.

«ژن ژیان آزادی بیانگر خواست‌های مشترک اکثر مردمان کره‌ی زمین است حیات آزاد و دموکراتیک این نیز راز پشتیبانی جهانی از زندانیان زن است. جهانی که شاهد مبارزه‌ی ما برای ارزش‌های جهانی است از ما پشتیبانی میکند ما نیز همچنان در این مسیر پیش می‌رویم.

اکنون منطقه در حال شکل‌گیری نوینی است. نیروهای بسیاری در حال طراحی نقشه سیاسی – اجتماعی منطقه هستند جای خالی اراده‌ی خلق‌ها در این شکل‌گیری نوین بسیار دیده می‌شود.

اکنون که نیروهای مردمی قدرت گرفته و قادر هستند که صاحب سخن باشند باید بتوانیم این جبهه را تقویت کنیم جبهه‌ی جامعه و مردم منطقه درگیر رقابت و درگیری‌های فراوانی است و در کنار آن رهیافت‌های مهمی نیز مطرح هستند بجاست که این مبارزه وجه چاره‌یابی مسائل جامعه را نیز در برگیرد. مسئله‌ی ما مسئله‌ای شخصی نیست زندانی گشتن و روبرو شدنمان با حکم اعدام درراه و مسیر مبارزه سیاسی اجتماعی است به تبع آن نیز در جهت چاره‌‌یابی مسائل سیاسی اجتماعی انديشه و عملکردمان در همان چارچوب است.

ما زندگیمان را آنگونه معنا می‌بخشیم از قالب فردی بیرون آمده و در جمع و اجتماع حل شده و هدفی جمعی را دنبال می‌کنیم.

ملت دموکراتیک تز و دکترینی است که تمامی این اهداف را درخویش می‌پروراند، در درون این راه حل اهداف تأمین کننده زندگی همه‌ی خلق‌ها و اقشار تأمین می‌شوند راه حلی است که همه در آن سود برده و کسی از آن متضرر نمی‌شود این طریقی است که می‌توانیم از آن طریق زندگی را معنامند نماییم.

معتقدم که یا باید زندگی را نزیست و یا باید با معنا و متعالی زیست.

طرح‌های بسیاری در راه معنا بخشیدن به زندگی دچار حملات دشمنانه گشته و پیشاهنگان آن جان خویش را فدای اهداف خویش کردند، اما این ترسی در دل‌ها ایجاد نکرد بلکه امید به تداوم مبارزه و زندگی را آفرید. من نیز در چنین مسیری قدم برداشتم و با وضعیت کنونی خویش روبرو گشتم. هنگام بازجویی همان بازجوی فرزاد کمانگر در برابرم نشسته و گفت ۱۵ سال پیش فرزاد نیز همین جای تونشسته بود اما نتوانست کاری کند و مرگ را برای خودش آفرید گفتم اگر امروز من اینجا نشسته‌ام، نتیجه‌ی تلاش و مبارزه‌ی فرزاد است.

فرزاد با مرگش راه «زیستن با معنا» را برایمان ترسیم کرد، او دوباره به ما زندگی بخشید. اگر یک فرزاد را سر به دار کردید صدها تن دیگر راه او را در پیش گرفتند. زیرا فرزاد شيرين فرهاد سوران و ما نیز ایمان داریم هر گام در راه آزادی میتواند یک آزمون باشد و ما با فدا کردن جانمان در راه آزادی از این آزمون سربلند بیرون می‌آییم. اکنون نیز بیشتر از فکر کردن به حکمم به مبارزه مان میاندیشم به خلقم، خلق‌ها و روزهایی که در انتظار منطقه‌ی ماست مبارزه مشغله‌ی اساسی ماست و حکم ما نیز بخشی از آن پشتیبانی از ما و مخالفت با حکم ما بخشی از پیکار ارزشمندی است که انسانیت در راه حیاتی انسانی انجام می‌دهد، حياتى نیک، زیبا، صحیح و آزاد. در این راه نیز سرلوحه‌ی مبارزاتم این است میخواهم آن تقدیری را که همیشه در بازی‌های تراژیک زندگی تکرار میشود به نفع آزادی بر هم زنم در این بازی که عنوانش حقیقت است و تنها از طریق مبارزه به انجام می‌رسد اینبار تقدیر شکست خواهد خورد.»

 

ژن ژیان آزادی

مقاومت زندگیست

زندانی محکوم به اعدام – وريشه مرادی

بند زنان اوین

۹ بهمن ١٤٠٣

۲۸ ژانویه ۲۰۲۵

 

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید