«بهنام ابراهیمزاده» زندانی سیاسی و فعال حقوق کودکان، در یادداشتی که از زندان «رجایی شهر کرج» نوشته، به رسانهها هشدار داده و دروغپراکنی درباره زندانیان را در راستای تخریب زندانیان سیاسی و حقوق بشری عنوان کرده است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این مدافع حقوق بشر که تا پیش از بازداشت در حوزه حقوق کارگران و کودکان کار و خیابان فعالیت داشته، در بخشی از این یادداشت اعتراضی نؤشته است: “کسانی که در خارج از زندان دنبال و پیگیر اخبار داخل زندانها میباشند، باید به منبع خبر و فرد خبر دهنده و اینکه این فرد چه اندازه در نزد افکار عمومی شان و جایگاه دارد و شناخته شده و در ارسال خبر صادق است، اصلا آیا این فرد فعال سیاسی یا حقوق بشری هست و گرایشات سیاسی و فکری و سابقه سیاسی دارد و از نحوه رفتار و عملکرد ایشان از داخل زندان خبر دارند؟ چرا دریافتکنندگان خبر کمتر توجهی به منابع خبر و اشخاص نمیکنند که کاری جز تخریب و خراب کردن فعالان سیاسی و حقوق بشری ندارند؟”
اشاره این فعال حقوق بشر محبوس در زندان، به انتشار خبری غیرواقعی از “ورود تیم بازرسان زندانهای استان تهران، از بند ۲ زندان رجایی شهر کرج، در ۲۶ مهرماه ۱۳۹۴ و متعاقبا برخورد زندانیان این بند و سردادن شعار مرگ بر دیکتاتور توسط آنان” در برخی از رسانههای خارج از کشور بوده است.
این زندانی سیاسی که نزدیک به پنج سال در زندان به سر مىبرد، هشدار داده که “دشمنان مردم ایران بیش از این به فعالان سیاسی و حقوق بشری و مهمتر از اینها به حرفه خبرنگاری و فعالان حقوق بشری آسیب نرسانند.”
«بهنام ابراهیم زاده» که هماکنون در سالن ۱۰ زندان رجایی شهر کرج در حبس است، ابتدا در خردادماه ۱۳۹۰ بازداشت و به ۵ سال حبس و پس از بازگشایى پرونده جدید و محاکمه مجدد در دىماه ۱۳۹۳، به تحمل ۹ سال و نیم زندان مجدد محکوم شد.
«نیما ابراهیمزاده» فرزند «بهنام ابراهیمزاده» به بیماری سرطان خون مبتلاست و این موضوع بر نگرانیها و تشدید شرایط بد روحی این فعال کارگری در زندان افزوده است.
نسخه کامل یادداشت «بهنام ابراهیمزاده» که پیشتر در «رادیو فرهنگ» منتشر شده بود، در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته است که در پی میخوانید.
فرم دروغپراکنی در راستای تخریب زندانیان سیاسی و حقوق بشری؛
زندگی در هر جامعهای به منظور سعادت، جز از طریق آگاهی ممکن نیست. انسانها از روشهای مختلفی به آگاهی دست پیدا میکنند. وبلاگها، سایتها، فیسبوک، تلگرام و سایر رسانهها نمونههایی بارز امروزی هستند. طبیعتا در جامعه کنونی ما نیازمند رسانههایی با این دو ویژگی یعنی آگاهیبخشی و صداقت هستیم، بدیهی است که متولیان چنین رسانههایی باید به دیانت و اصول اخلاقی خبرنگاری پایبند بوده و اصول فعالیت حقوق بشری را رعایت کنند.
کسانی که در خارج از زندان دنبال و پیگیر اخبار داخل زندانها میباشند، باید به منبع خبر و فرد خبر دهنده و اینکه این فرد چه اندازه در نزد افکار عمومی شان و جایگاه دارد و شناخته شده و در ارسال خبر صادق است، اصلا آیا این فرد فعال سیاسی یا حقوق بشری هست و گرایشات سیاسی و فکری و سابقه سیاسی دارد و از نحوه رفتار و عملکرد ایشان از داخل زندان خبر دارند؟ چرا دریافتکنندگان خبر کمتر توجهی به منابع خبر و اشخاص نمیکنند که کاری جز تخریب و خراب کردن فعالان سیاسی و حقوق بشری ندارند؟
برای نمونه در خبر ورود تیم بازرسان زندانهای استان تهران به همراه سهراب سلیمانی از زندان رجایی شهر بند ۲ در ۲۶ مهرماه جاری هیچیک از زندانیان سیاسی و امنیتی و عادی توهینآمیز با هیات بازرسی برخورد نکرده و کسی هم شعار مرگ بر دیکتاتور و غیره سر نداده است. با ورود محراب سلیمانی بنده در کمال احترام با ایشان همکلام و همصحبت شدم و پیرامون حق و حقوق زندانیان و قانون تفکیک جرایم و نگه داشتن ما زندانیان سیاسی در بندهای خطرناک، محروم بودن از حق تحصیل، عدم رسیدگی پزشکی و پروندهسازیهای مجدد، در کل رعایت نکردن قوانین زندانها و مافیای مواد مخدر و دهها مورد دیگر صحبت کردم.
حال عدهای برای بازار گرمی خود با تمام وقاحت و بیشرمی که نه فعال سیاسی و حقوق بشریاند و نه افکار و منش سیاسی و گرایشهای فکری خاصی دارند، مطالب و خبرهای کذب را هرچندگاهی منتشر و در اختیار سایتها و رسانهها میگذارند که این بدترین نوع توهین، زشتترین شکل افترا و بدنامترین نشر اکاذیب است.
معدود کسانی که اصول حرفهای را زیر پا میگذارند و شرافت قلم را لگد مال میکنند و بدیهیات حرفه خبرنگاری را نادیده میگیرند، کینهجویانه یا از روی نادانی که کاری جز خراب کردن، فعالان سیاسی و حقوق بشری نیست، شایعهای را در جامعه و فضای رسانهای گسترش میدهند که عواقب نشر آن سالها باقی خواهد ماند و لطمهای بزرگ بر حرفه خبرنگاری وارد میکند.
وقتی شخصی در رسانهای و سایتی بدون هیچ سندی و بدون داشتن حتی یک شائبه دروغی محض منتشر میکند، نمیتوانیم سادهلوحانه بگوییم که این یک اشتباه حرفهای بوده و بعید نیست که سرنخ اینگونه موارد به دشمنان جنبش اعتراضی و زندانی سیاسی و حقوق بشری برسد. با توجه به این موضوع مدیران وبسایتها و رسانهها به رعایت اینگونه موارد توجه ویژهای میبایست داشته باشند و از افراد شناخته شده و مطمئن، اخبار و اطلاعات بگیرند نه از افرادی که هیچگونه گرایش فکری یا سابقه سیاسی ندارند.
این افراد نه صرف عقیده و مرام، بلکه برای خودشیفتگی و هویتسازی برای دریافت وجهی، خبرهای دروغ به سایتها و رسانهها میدهند. پس باید به هوش بوده و هشیار که دشمنان مردم ایران بیش از این به فعالان سیاسی و حقوق بشری و مهمتر از اینها به حرفه خبرنگاری و فعالان حقوق بشری آسیب نرسانند.
بهنام ابراهیمزاده
فعال حقوق بشر و کودک
سالن ۱۰، آبان ۹۴