روایت ایقان شهیدی از آخرین دیدار با زانیار و لقمان مرادی قبل از اعدام (چه دیدار پررنجی است این ملاقات آخر)

ایقان شهیدی و زانیار مرادی

به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، ایقان شهیدی، زندانی سابق عقیدتی سیاسی با انتشار روایتی در شبکه اجتماعی اکس (توییتر سابق) درباره آخرین دیدار خود در زندان با زانیار و لقمان مرادی، زندانیان سیاسی کُرد اعدام شده توسط جمهوری اسلامی نوشته است:

پنج سال پیش، پانزدهم شهریور، متوجه شدیم ‎زانیار مرادی و ‎لقمان مرادی را برای اجرای حکم اعدام به انفرادی برده‌اند. تمامی دوستان در شوک بودیم چون پرونده بالاخره جهتی امیدوارکننده یافته بود. در ساعات اول همگی حدسهایی دیگر می‌زدیم چون به بهانه دریافت نامه آنها را صدا زده بودند.

تا آنکه نه فقط تا زمان آمارگیری زندان در غروب، که به طور کلی آن شب (و البته هیچ وقت) به سالن زندان بازنگشتند. برای من هم که بیرون از زندان بودم، گرفتن خبر از داخل زندان بسیار سخت بود. خانواده‌هایشان آن شب به سمت تهران رفته بودند و صبح برای ملاقات آخر به داخل زندان برده شدند.

برای من که پنج سال در یک زندان، و سه سال و نیم در یک اتاق دو متری با هم زندگی کرده‌ بودیم، پذیرش امکان اعدام‌شان طاقت فرسا بود و چون دیر متوجه شدم که خانواده‌هایشان برای ملاقات آخر رفته‌اند، حتی امکان ارسال آخرین پیام هم برایشان میسر نشد. چه دیدار پررنجی است این ملاقات آخر.

آخرین باری که زانیار و لقمان را در آغوش کشیدم روز آزادی‌ام از زندان بود؛ سخت‌ترین روز آن پنج سال، که از ماه‌ها قبل، به سختیِ آن فکر می‌کردم. برای من، با وجود آنکه امیدوار به آزادی‌شان بودم، آن آغوش همچون ملاقات آخر بود. هیچ گاه در زندگی‌ام، تا به آن لحظه، چنان گریه نکرده بودم.
نویسنده: رحیم الیاسی

دیدگاهی بنویسید

لطفا دیدگاه خود را در اینجا بنویسید
لطفا نام خود را در اینجا بنویسید