نوشتاری از ارژنگ داوودی معلم، نویسنده و زندانی سیاسی در بند ۴ سالن ۱۲ زندان رجایی شهر تحت عنوان «درنگی بر یادداشت روز کیهان، ارگان خامنه ای و شرکا» که در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته به شرح زیر است.
نبرد روی پله اول
به ناقلم یکی از نوچه یادداشت نویس های حسین شیره ای
موضوع: آخرین جمله مندرج در پاراگراف پنجم و نیز اولین جمله مندرج در پاراگراف ششم
نقل قول اول: “یک نمونه اش آن مبارزدیروزی که از بالا رفتن از دیوار لانه جاسوسی آمریکا پشیمان شد و حتی عذرخواهی هم کرد”
نقل قول دوم: به یقین شاخص ترین نمود تلاش دشمن در این مرحله، ایجاد پشیمانی از اصل انقلاب اسلامی سال ۵۷ است.
هم میهنان؛
بگذریم از کلیت متن که درباره سریال زهر خوری های دوران پسا برجام، لاطائلات می بافد و به قول ما بختیاری ها به “شلیک بعد از پر زدن کبک ها” می ماند، اما در رابطه با دو نقل قول بی پایه و اساس فوق الذکر، یادآوری نکات شش گانه زیر را ضروری دانستم.
۱_ به منظور مردم فریبی و سهولت در امر دزدیدن و تصاحب انقلاب ۵۷ ایرانیان، موذیانه به آن “موصوف” اسلامی بستند!؟
۲_ هیچیک از مبارزان سیاسی، آزادیخواهان یا حتی فعالان اجتماعی غیر مبارز که به قدر ذره ای، دوران ستمشاهی را تجربه کرده، هرگز اصل ضرورت تاریخی انقلاب ۵۷ را انکار ننموده است. اما بعضی به درستی، روی کار آمدن مرید وفادار مصدق فقید، دکتر شاپور بختیار که به وضوح از نتایج غیر مترقبه مبارزات ایرانیان بپاخاسته بود را پایان انقلاب ۵۷ قلمداد کردند و برخی دیگر به ویژه جوانان پر شور و انقلابیون اصیل دهه ۵۰ که به حق سهم عمده تری در مبارزه داشتند، همچون فداییان و مجاهدین برای انقلاب در شرف وقوع -نه واقعیت پذیرانه که آرمانگرایانه- اما کاملا صمیمانه، عمق و گستره بیشتری را خواستار بودند.
۳_ دسته ای از اوباش ابن الوقت سیاسی، یعنی عن-قلابی شدگان پس از انقلاب در حالی که اکثرا یا دانشجو نبودند یا فارغ از لیاقت ذاتی و بار دانشی، تنها به التفات ملوکانه لبیک گفته و با استفاده از رانت تحصیلی تحت عنوان سهمیه روستایی وارد دانشگاه شده و از انواع بذل و بخشش های شاهانه نیز منتفع گردیده بودند، هر چند که خیلی دیر از گرد راه انقلاب رسیدند ولی عزم جزم داشتند که خیلی زود تا به پلکان آخر، مفت و مجانی پرواز کنند.
۴_ این اوباش سیاسی که نمی دانستند مبارزه را با ذ، ز، ض یا ظ باید بنویسند!؟ اما یک سال پس از پیروزی انقلاب ۵۷ به “دانشجویان پیرو خط امام معروف شدند، خودطلبانه و جاه پرستانه به سرکردگی یکی از ناملایان وابسته به شوروی به نام موسوی خوئینی ها و به مباشرت امثال مبارزان کذایی چون عباس عبدی، کاملا فرصت طلبانه و به شکلی از پیش طراحی شده، ساده لوحانی که بر اثر هیجانات انقلابی در اطراف سفارت آمریکا جمع شده بودند را سپر بلای خود نموده و موذیانه به بالا رفتن از دیوار سفارت ترغیب و تهییج کردند. ولی بلافاصله پس از اشغال سفارت توسط آن فریب خوردگان، ظفرمندانه!؟ وارد عمل شده، کنترل اوضاع را در دستان ناپاک گرفته و همه کسانی که غفلت مندانه، خطر تصرف سفارت را به جان خریده بودند را از محل سفارت بیرون راندند!؟
۵_ یادداشت نویس قلم به مزد کیهان که اگر همین طور پیش برود، طولی نمی کشد که روی دست ولی نعمت جیره خوار زاده اش!؟ حسین شیره ای، بلند می شود نیز همانند همان مبارزان جعلی موسوم به دانشجویان پیرو خط امام!؟” نمی داند مبارزه را با ذ، ز، ض یا ظ باید بنویسد!؟ و گرنه اراذلی چون عباس عبدی و… را که بایستی در مقام قیاس با امثال بابک زنجانی در ردیف دزدان خرده پا به حساب آورد را سفسطه مآبانه، مبارز قلمداد نمی کرد!؟
۶_ در رابطه با این عناصر پلید که هر یک آشکارا از نوعی کمبود فاحش جسمی رنج می برد!؟ همین قدر کافی ست که بگوییم از آنجا که عقده دکتر و مهندس شدن داشتند، پس از قرارداد الجزایر و اتمام غائله تصرف سفارت آمریکا، بدون رعایت هیچیک از پیش شرط های رایج با سلام و صلوات!؟ به دانشکده های مهندسی و پزشکی دلخواه، گسیل شدند و به هزینه ملت، مفت و مجانی چریدند، هر چند که درسی هم نخواندند اما همگی به عناوین دکتر یا مهندس مفت-خر!؟ شدند.
ولی چون همانند امام مجعول و سایر سرکردگان و همپالکی های خود در رژیم فاسد برآمده از انقلاب ۵۷ هررر را از بررر تشخیص نمی دادند، بناچار به کوچه علی چپ زده و نهایتا پس از گرد و خاک های کاسبکارانه، وارد محوطه وسیع ترین پارکینگ فقیه!؟ موسوم به مجلس شورای اسلامی شدند ولی پس از … پررویی برای اربابان شارلاتان تر از خود از آنجا که اخراج شدند، چون از یاوه گویی های ضد مبارزاتی و غیر تخصصی در باب امور سیاسی، جامعه شناسی و… هم طرفی نبستند به ضریح آمریکا دخیل بستند تا شاید این بار با فریب دادن آمریکاییان بتوانند باز هم مفت و مجانی به پلکان های بی حساب و کتاب تری صعود کنند. باشد که عقده های سرکوب شده جسمی و روحی خود را کمی تا قسمتی بیشتر، التیام بخشند. اما از آنجا که دست شان برای جهانیان رو شده، این عمل کریه آنان نیز چون اعمال پلید پیشین برای این وطن فروشان بالذاته ریاکار و فرصت طلب، ثمری به بار نیاورده و نخواهد آورد.
ارژنگ داودی
زندان رجایی شهر
۲۶ مهر ۹۴