شعبه یکم اجرای احکام دادسرای زندان اوین با ارسال ابلاغیه ای کتبی سهیل عربی را برای تحمل حبس فراخواند. او پیشتر توسط دادسرای اوین به اتهاماتی همچون فعالیت تبلیغی علیه نظام، تشویش اذهان عمومی از طریق تهیه گزارش از اوضاع زندان، به دو سال حبس محکوم شده بود. و دلنوشته ای برای دخترش، دیدار به قیامت دخترم!
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، روز پنجشنبه ۱۸فروردین ماه ۱۴۰۱، سهیل عربی، زندانی سیاسی پیشین و فعال مدنی، با دریافت ابلاغیه ای کتبی از سوی شعبه یکم اجرای احکام کیفری دادسرای زندان اوین برای تحمل دوران محکومیت حبس تعزیری دو ساله خود احضار شد.
بر اساس این گزارش، علاوه بر این پرونده سهیل عربی دارای یک پرونده قضائی دیگر هم است.
براساس ابلاغیه صادره از سوی شعبه یکم اجرای احکام دادسرای زندان اوین سهیل عربی باید ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ دریافت ابلاغیه خود را به شعبه مذکور جهت اجرای حکم حبس تعزیری اش معرفی کند.
لازم به ذکر است، سهیل عربی، در تاریخ ۶ مرداد ماه ۱۴۰۰، توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست ایمان افشاری بصورت غیابی محاکمه و از بابت اتهامات«فعالیت تبلیغی علیه نظام » ،« تشویش اذهان عمومی از طریق تهیه گزارش از اوضاع زندان » و صدور بیانیه و محکوم کردن کشتار و سرکوب مردم در آبان ۱۳۹۸ » به تحمل ۲سال حبس تعزیری، پرداخت جریمه نقدی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. این حکم در تاریخ ۲۵ آذر ماه ۱۴۰۰، توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران عینا تائید شد.
دلنوشته آقای عربی برای دخترش!
“به او بگویید دوستش دارم، به او بگویید، چارهای جز پیروزی در این نبرد ناخواسته نداشتیم.
دلم میخواهد بدانی با چه شتابی کار میکردم، حتی در محل کار، صبحانه و نهار نمیخوردم که زودتر کارها تمام شود و برای ده دقیقه هم که شده، بیشتر با تو باشم.
حتما میپرسی؛ چه چیزی مهمتر از فرزندت بود که رفتی؟ پاسخ میدهم؛ خودت فرزندم، تمام زندگی تو برای من مهم بود که به این نبرد رفتم.
نسل ما و نسلهای پیش از ما سوخت، ما در حسرت آزادی، برابری، عدالت و رفاه سوختیم، ما در تبعیض و بیدادگری سوختیم، اما تصمیم گرفتیم که در برابر فجایع بیتفاوت نباشیم، اما خواستیم که نسل شما دیگر نسل سوخته نباشد.
جنگ را ما آغاز نکردیم، این جنگ پیش از زاده شدن من آغاز شده بود و هزاران پدر و مادر را از فرزندان و همه عزیزان آنان جدا کرد، هزاران کودک مثل تو در نبود پدر ، مادر یا هر دو بزرگ شدند و زندگی را ادامه دادند.
دیدار به قیامت دخترم، البته این قیامت واقعی است! در همینجا رخ میدهد، به وسیله خود ما، با سرنگونی ستمگران”.