سکینه پروانه زندانی سیاسی کُرد اهل خراسان، روز سهشنبه ۶ آبانماه ۱۳۹۹، از بند زنان زندان اوین به مکانی نامعلوم منتقل شد.
سکینه پروانه که پیشتر در دو پرونده مجزا به تحمل ۷ سال زندان تعزیری و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در گروهها و جمعیتهای سیاسی محکوم شده و در حال سپری کردن دوران محکومیت حبس در بند زنان زندان اوین بود، روز سهشنبه ۶ آبانماه ۱۳۹۹، از بند زنان این زندان به مکانی نامعلوم منتقل شد.
بر اساس گزارشات دریافتی هنوز از دلایل انتقال این زندانی سیاسی اطلاع دقیقی در دست نیست.
این زندانی سیاسی کُرد، که قبلتر توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به تحمل ۵ سال زندان تعزیری و ۲ سال ممنوعیت از عضویت در گروهها و جمعیتهای سیاسی محکوم شده بود، در پرونده سازی جدید در زندان، اوایل مرداد ماه ۱۳۹۹، طی حکمی به ۲ سال حبس تعزیری دیگر محکوم شد.
خانم پروانه پیشتر بهخاطر آنچه که مسئولان زندان اوین «شعارنویسی در زندان» عنوان کردهاند، اواخر اسفند ماه ۹۸ از زندان اوین به یک سلول انفرادی در زندان قرچک منتقل شده بود.
اتهام خانم پروانه در این پرونده «اغتشاش در زندان» عنوان شده است.
این زندانی سیاسی ۲۹ ساله پیشتر به دلیل اقدام به نقاشی پرچم کردستان و شعارنویسی در زندان، اواخر اسفند ماه از زندان اوین به یک سلول انفرادی در زندان قرچک منتقل شده بود و هنگام انتقال به زندان قرچک مورد ضرب و شتم شدید ماموران زندان قرار گرفته و به او دستبند و پابند زده اند. نامبرده همچنین به مدت چهار روز با دستبند و پابند در سلول انفرادی این زندان نگهداری شده و سپس به بیمارستان روانی امینآباد در تهران منتقل شده است.
این زندانی سیاسی کُرد، در حالی روز شنبه ۱۴ تیرماه، از زندان قرچک ورامین به بند قرنطینه زندان اوین منتقل شده که آثار کبودی و ضرب و شتم روی بدنش مشهود بوده است.
پیشتر «سکینه پروانه» زندانی سیاسی کرد اهل خراسان طی نامه ای سرگشاده در خصوص نحوه بازداشتش، نوشت: « من سکینه پروانه اوایل پاییز ۹۸ توسط نیروهای امنیتی به بهانه ملاقات با خانوادهام بر سر قرار کشانده شده و در شهر سلیمانیه عراق بازداشت شدم. من در جریان بازداشتم به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته و ناخنهای پایم شکسته شد. به مرز ایران و عراق منتقل شدم و در آنجا نیروهای امنیتی از من خواستند تا در دستنوشتهای از تعدادی از احزاب کردی مخالف نظام ابراز انزجار کرده و آن را امضا کنم و بنویسم که با خواست خودم تسلیم نیروهای ایرانی شدهام. خواستهای خلاف واقع که نپذیرفتم و آنها با مقاومت من رو به رو شدند. اما خود یادداشتی نوشته و به اجبار اثر انگشت من را گرفته و پای آن ثبت کردند. پس از آن به مدت یک هفته در بازداشتگاهی در مریوان و ۳ روز در سنندج محبوس بودم تا نهایتاً به بازداشتگاه اطلاعات سپاه یعنی بند دو الف زندان اوین منتقل شدم و مدتی نیز توسط ماموران وزارت اطلاعات در بازداشتگاه ۲۰۹ مورد بازجویی قرار گرفتم و در سلول انفرادی نگهداری میشدم تا سرانجام در اوایل اسفندماه ۹۹ به بند زنان زندان اوین منتقل شدم.»