«ارژنگ داودی» زندانی سـیاسی محبوس در زندان رجایی شهر، در سلسه نامههای خود از زندان، یادداشتی درباره آزادی و دموکراسی نوشته است که در بخش دو این یادداشت می نوسید: بدون نیل به آزادی، نمی توان به استقرار دموکراسی به طور عام و به ویژه به استقرار دموکراسی از “پایین” امیدوار ماند. بدون استقرار دموکراسی، هیچیک از انواع آزادی ها به ویژه آزادی های سیاسی اعم از عقیده، بیان، تجمع، تشکل، سازمان سازی و… نهادینه نخواهد شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «ارژنگ داودی» به خاطر نامهنگاری از زندان و انتشار و ارسال نوشتهها و یادداشتهایش بارها از سوی مسوولین زندان مورد تهدید، فشار و شکنجه قرار گرفته است. وی با اتهامات تازهای در زندان روبرو و احکام جدید حبس نیز محکوم شده است.
اتهام “عضویت و هواداری و فعالیت موثر در پیشبرد اهداف سازمان مجاهدین خلق در زندان” صدور حکم اعدام را برای این زندانی سیاسی ۶۱ ساله به دنبال داشت.
«ارژنگ داودی» محکومیت ۱۰ ساله نخست خود را به پایان رسانده، اما پیش از صدور حکم تازه اعدام، با پروندهسازیهای مختلف طی دوران حبس، دوباره به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شده است.
این زندانی سیاسی هماکنون در سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج بهسر میبرد.
متن کامل نامهی ارژنگ داودی در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته است که در پی میآید.
بخش دوم:
با یاد خدا
ایرانیان پراکنده در سراسر گیتی؛
برای به پیروزی رساندن انقلاب سوم، متشکل شویم.
هم میهنان؛
بدون نیل به آزادی، نمی توان به استقرار دموکراسی به طور عام و به ویژه به استقرار دموکراسی از “پایین” امیدوار ماند. بدون استقرار دموکراسی، هیچیک از انواع آزادی ها به ویژه آزادی های سیاسی اعم از عقیده، بیان، تجمع، تشکل، سازمان سازی و… نهادینه نخواهد شد.
بدون نهادینه شدن آزادی های سیاسی، چه بسا باز هم دشمنان مردم قادر شوند که کامیابی ها را به ناکامی تبدیل نموده و همچون گذشته، وضعیت فساد برانگیز سابق را اعاده نموده، امتیازات پیشین را احیا و با به گروگان گرفتن نان و نیازهای اولیه مردم، آنان را مجبور به حرکت در مسیر هوس های خودطلبانه نمایند.
بدین ترتیب بدون بهره مندی از دموکراسی سیاسی، چون آزادی ها به طرزی همه-شمول نهادینه نمی گردد و امکان توسعه حقوق دموکراتیک معطل می ماند نه تنها حقوق شهروندان کمافی السابق تاراج می شود بلکه بدون تردید، زیاده خواهان که هرگز نه حدود خود را رعایت و نه به حقوق خود اکتفا نموده اند، امکان سلطه تام و سیطره مجدد خواهند یافت. چندان که با رجعت به وضعیت نامطلوب پیشین، همچون دوران های متعدد در طول تاریخ گذشته ی مطرود، حتی حداقلی از عدالت در کلیت مدرن آن اعم از اجتماعی، اقتصادی، قضایی و… برای اکثریت جامعه غیر قابل تصور می گردد.
به راستی آنان که با توجه به تلخکامی ها و ناکامی های انقلاب ۵۷ ما را از دست یازیدن به انقلاب سوم به اتهام ترویج خشونت منع می کنند، چه تناسبی!؟ هر چند صوری و در کدام کور-جای جغرافیای سیاسی میهن!؟ می توانند برقرار کنند بین افکار منحط و مرتجعانه شخص روح اله خمینی و دار و دسته انسان-ستیز او با عناصر ۵ گانه اصلی در حیات بشر مدرن به ویژه در قرن شگفت انگیز ۲۱ تا که بتوان برای اخلاف ناخلف تر او یعنی نوچه های جعلی و فسقلی تری چون اکبر رفسنجانی، احمد جنتی، محمد یزدی، علی خامنه ای و سایر راهزنان انقلاب ۵۷ درباره این ۵ مورد و دیگر موارد از جمله نان و سایر نیازهای حیاتی ایرانیان، محلی از اعراب دست و پا کرد!؟
از درون سیاهچال های مخوف زندان قرون وسطایی رجایی شهر، نه تنها به همگان اطمینان می دهم، بلکه با استعانت از بازوان توانمند کلیه کارکنان و زحمتکشان ایرانی، روی شرف تمامی جان نثار کردگان و تمامی جان در طبق اخلاص گذاردگان جنبش آباء و اجدادی ۲۰۰ ساله آزادی خواهی ایرانیان، روی گردن ام نیز التزام می دهم که انقلاب دموکراتیک آینده، اصولا نه تنها به معنای قهر و خشونت نیست بلکه تحقیقا در مسیر آرامش فردی، آسایش همگانی و توسعه حقوق برابر شهروندی و به ویژه به منظور عزت بخشی تام به مجموعه نیروی کار کشور است.
هر چند که دهه هاست که در غیاب آزادی و در غیاب صندوق های برابرانه آرا، دستـیازی به قهر و خشونت سیاسی، طبیعی می نماید، اما راهیان انقلاب دموکراتیک ایرانیان، فقط به فقط در صورتی که در مراحل پایانی جنبش به ویژه در مرحله نهایی پیش از پیروزی انقلاب سوم ایرانیان، چنانچه حافظان خودباخته وضعیت استثمارگرانه موجود از سر استیصال، نابخردی، نومیدی و ناچاری مطلق، خشونت و سرکوب را چندان به سرحد اعلای ممکن برسانند که به وضوح از حدود صبر، حوصله و ظرفیت خویشتن دارترین انقلابیون دموکرات منش نیز خارج باشد، یعنی فقط به فقط در مقام دفاع مطلق از حیات فردی و موجودیت جمعی خود، مقابله به مثل و دادن پاسخ شایسته را نه تنها از حقوق حقه می دانند بلکه در شرایط خاص مذکور، آن را مبرم ترین وظیفه انسانی، اخلاقی و… یکایک مردمان ستمدیده و پیشتازان انقلابی به حساب می آورند.
با عنایت به پندار پلشت، گفتار پلشت و کردار پلشت ابو داعشیان غاصب و انقلابی نمای سرگردنه داری برآمده از انقلاب ۵۷ اگر منظور از ترویج چنین نظریات پیشداورانه، هدایت شده و مغرضانه، یعنی ایراد اتهام ناروای ارتکاب به اعمال خشونت آمیز پس از پیروزی انقلاب دموکراتیک ایرانیان، توسط مبارزان انقلابی باشد که بدون کمترین تردید چنین ادعاهای بیمارگونه ای، ساخته و پرداخته اذهان علیل نیروهای اطلاعاتی-امنیتی بوده، ابتدائا از گلوی ناپاک مزدوران ناچیز و جیره خواران بی مقدار رژیم منحوس خامنه ای و شرکا، در داخل و خارج کشور انتشار یافته و متعاقبا از طریق هیاهوی طبالان ژورنالیست نما در زنجیره ای از رسانه های تاجر مسلک، معلوم الحال، فاقد پرنسیپ های اخلاقی-سیاسی و رو سیاه تر از گلوی بریده شده ی صدای آمریکا!؟ همچون بی بی سی/فارسی و…، به قصد شوم تخطئه انقلابیون و مبارزات حق طلبانه ایرانیان بپاخاسته، تکرار و صدها برابر اکو داده می شود.
هر چند که بر خود فروشان سیاسی، مطبوعاتی و… حرجی نیست، اما زهی خیال باطل؛ زیرا که اینگونه رفتارهای ناجوانمردانه تازگی نداشته و تاریخ پر فراز و نشیب مبارزات سیاسی و ضد مبارزات!؟ سیاسی ایرانیان، مشحون از اینگونه نامردمی هاست.
هم میهنان بپاخاسته به پیش؛
پیروز باد انقلاب دموکراتیک ایرانیان
دیر زیوی و شاد زیوی همگان را آرزومندم؛
زنده باد ایرانی؛
پاینـده باد ایران؛
در اهـتزاز باد پرچم سه رنگ اهورایی؛
ارژنگ داودی
معلم، شاعر، نویسنده
زندانی سـیاسی
زندان رجایی شهر
جمعه ۱۹ تیرماه ۹۴
اشاره: مسوولیت محتوای نوشتهها و نامههای ارسالی از زندان، بر عهده نویسنده است و کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، دیدگاهها و آرای مطرح شده در محتوای مطالب را ارزشگذاری نمیکند. هدف این نهاد مستند کردن احوال زندانیان سیاسی، عقیدتی و مدنی از طریق انتشار نوشتهها، نامهها و رنجنامههای آنها است.