پس از گذشت چهار روز از بازداشت «پیمان فرهنگیان»، شاعر و فعال کارگری هنوز از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «پیمان فرهنگیان»، صبح روز شنبه ۳۱ خردادماه، شاعر و فعال کارگری ساکن بندر کیاشهر گیلان در منزل شخصی توسط نیروهای امنیتی همراه با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد. با گذشت چهار روز از بازداشت «پیمان فرهنگیان» خانواده وی در بی خبری از وضعیت او به سر می برند و کماکان هیچ اطلاعی از سرنوشت وی در دست نیست.
بر اساس گفته های خواهر «پیمان فرهنگیان» که به شغل صیادی مشغول بوده است، پیش از بازداشت این فعال مدنی، طی تماس های تلفنی مکرر و مشکوک با مادر وی، در خصوص حضور پیمان در خانه سوالهایی پرسیده شده بود.
تا لحظه تنظیم این خبر از نهاد بازداشت کننده «پیمان فرهنگیان» و اتهامات مطروحه علیه وی اطلاع دقیقی در دست نیست.
خواهر پیمان با انتشار مطلبی در صفحه شخصی اش در فضای مجازی اینگونه نوشت:
« فرزندمان پیمان … را آزاد کنید
صبح روز ۳۱ خرداد ماموران امنیتی به منزل مسکونی ما هجوم اورده و برادرم پیمان .. را بعد از ضرب و شتم، بازداشت و با چشم بسته به محل و مکان نامعلومی منتقل میکنند. لازم به یادواری است که پیش از آن مادرمان تلفن های مشکوکی داشته که از ان در خصوص حضور داشتن پیمان در خانه یا اینکه کسی بعد با شما تماس می گیرد که بعدا معلوم می شود این تنها خدعه ای است تا در غیاب مادر و دور از چشمان او، فرزندش را به آن طرز فجیع و خشونت آمیز دستگیر کنند.
پیمان فعال اجتماعی است و خیلی ها شاهد فعالیتهای انساندوستانه او هستند. او را بدون هیچ دلیلی بازداشت کرده اند. دستگیری او به دور از هر استاندارد جا افتاده اجتماعی و غیر قانونی است. ما دستگاههای امنیتی مربوطه را مسئول امنیت جانی او میدانیم. بازداشت بی دلیل او مایه نگرانی عمیق ما خانواده پیمان است. ما خواهان آزادی بی قید و شرط فرزندمان پیمان … هستیم. از همه انسانهای حق طلب و فعالین و نهادهای اجتماعی میخواهیم برای آزادی پیمان ما را حمایت کنند.
خانواده پیمان ….
پیمان را بخاطر انسانی اندیشیدنش به بند کشیده اند آنان که انسانیت مدتهاست در وجودشان مرده….همین حالا که اینها را مینویسم احتمالا پیمان را با چشم بند و دست بسته به حضور بازجو برده اند تا اعتراف کند که اندیشه های انسانیش را وامدار دول بیگانه و سرویسهای جاسوسی است. تا اعتراف کند که اگر قلبش برای کودک کار، برای زنان بی هیچ حقوقی در ایران، برای کارگران بی مزد استثمار شده و له شده زیر لوای این سیستم میتپد ذهنش شستشو داده شده است، اگر بجای ایستادن کنار متجاوز و قاتل و اختلاس گر و …کنار قربانیان می ایستد پس عامل بیگانه است. روزهای بگیر و ببند آنها تمامی ندارد چون حتی اندیشیدن هم در این سیستم جرم است. یا باید همدست ستمگر بود یا تماشاچی خاموش ورنه جای همگی گوشه سلولهای شکنجه است.
و اما وظیفه آن چند درصدی که خاموش نیستند و برای تغییر مبارزه میکنند چیست؟ بی گمان ایستادن کنار رفقایی چون #پیمان_فرهنگیان ، صدایش شدن و اجازه ندادن که در سکوت خبری هر آنچه میخواهند بر سرش بیاورند. جنگیدن برای تغییر شرایط استبداد و استثمار و آزاده زیستن و آزاده مردن
#پیمان_فرهنگیان_بدون_قید_وشرط_آزاد_باید_گردد.»