آبانماه ۱۳۹۵ بود که محمدعلی طاهری، بنیانگذار عرفان حلقه که آنزمان در اعتصاب غذا بود و اطلاع درستی از وضعیت سلامتی او در دست نبود، به بیمارستان بقیهالله منتقل شد.
در پی این انتقال شماری از هواداران آقای طاهری، از محل نگهداری او مطلع شدند و تعدادی از آنها برای پیگیری از وضعیت سلامتی او در مقابل بیمارستان بقیهالله جمع شده و خواستار کسب اطلاع از وضعیت او میشوند.
روز سوم آبانماه ۹۵ تجمع مسالمتآمیز هواداران او از سوی نیروهای امنیتی به خشونت کشیدهشد. شمار زیادی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند و عدهای نیز بازداشت شدند. (ویدئوی مرتبط انتهای مطلب)
زهرا شفیعی دهاقانی یکی از افرادی است که پس از آزادی از ضاربان شکایت کرد و به مراجع قضایی ارائه داد. اما اکنون پس از چند سال پیگیری خبر دادهاست که برای متهمان پرونده قرار منع تعقیب صادر شدهاست.
او به همراه چند نفر دیگر طی این چند سال مدام به نهادهای مختلف مراجعه میکرده و خواستار رسیدگی به پروندهاش بود تا شاید آمرین این اتفاق مورد مجازات قرار بگیرند.
خانم شفیعی به کمپین میگوید: «روز چهارشنبه ۲۲ آبانماه ۹۸ پیامکی بر تلفن همراه من ارسال شده که به سامانه ثنا مراجعه کنم و پس از بازدید از آن متوجه شدم که برای این پرونده قرار منع تعقیب صادر شدهاست.»
خانم زهرا شفیعی از جمله کسانی است که در ۳ آبانماه ۹۵ در تجمع مقابل بیمارستان بقیهالله تهران مورد ضرب و جرح قرار گرفتهبود و به همین دلیل از قرارگاه ثارالله مبنی بر ضرب و شتم و اهانت و خشونت رفتاری علیه هواداران محمد علی طاهری شکایت میکند و ۲۰ تیرماه ۹۶ ابلاغیهای جهت حضور در دادسرای سازمان قضایی نیروهای مسلح بهدست وی میرسد.
زهرا شفیعی در شرح رسیدگی به این پرونده و پیگیریهایش اضافه میکند: «پس از ثبت شکایتم ۲۰ تیرماه ۹۶ ابلاغیهای از دادسرا دریافت کردم که تا ۵ روز به من مهلت دادهشدهبود تا جهت رسیدگی به شکایتم علیه قرارگاه ثارالله مراجعه کنم. چرا که در روز سوم آبان روبروی بیمارستان بقیه الله که به قصد عیادت محمد علی طاهری رفته بودم، در یک هجوم ناجوانمردانه مورد ضرب و جرح عمدی با باتون و پوتینهایشان قرار گرفتم به طوری حتی وقتی بر زمین افتاده بودم باز هم بی رحمانه بر اثر ضربات پوتبین های ماموران، آسیبهای زیادی به من وارد شد؛ من را به زندان و «نه بیمارستان» منتقل کردند و در
زندان قرچک به همراه چند خانم دیگر که آنها هم از هواداران طاهری بودند به مدت نه روز در اسارت بودیم و بعدا مطلع شدم همسرم نیز جزو دستگیر شدگان بود و به زندان فشافویه منتقل شدهاست. از اسپری فلفل و گازهای اشک آور که خیابان را غبار آلوده کرده بود و صورتهایمان را سوزانده بود و از توهینها و فحش های وحشتناک که برق از سر می پراند که از دهان خانم های نیروی انتظامی بیرون می آمد و حیا نمی کردند و به زن و مرد فحشهای رکیک و وحشیانه می دادند، بگذریم و فاکتور بگیریم “که این نیز عملی خشن، غیرقانونی و وحشیانه است و مستوجب مجازات ” اما آنچه بیش از همه آزارم می داد ادعای مسلمانی و حریم (محرم) شکستن و من را نیمه عریان و بدون روسری با تنی کوبیده شده به بازداشتگاه منتقل کردند. بعد از آزادی از زندان برای به دست آوردن مدارک و شواهد اقدام کردم اما کارم نیمه تمام ماند و برای پنجمین بار به زندان رفتم بعد از بازگشت از زندان “اقدام به شکایت از بی قانونیهایی که از درون زندان دیدم و بی قانونی ترازوی عدالت “از قاضی پرونده ام و از بازپرس های پرونده ام و نیز از برادران و خواهران گمنام قرارگاه ثارالله شکایت کردم، که در این بین قرارگاه ثارالله “متعهدتر از دیگران عمل کرد و زودتر به شکایتم رسیدگی کردند در دادسرای نیروهای مسلح بعد از ارایه مدارک و شواهد به حفاظت اطلاعات سپاه معرفی و در آنجا شخصی به نام آقای رفیعی موضوع را به وکالت از سپاه پیگیری و قول مساعدت دادند و ما نیز به ایشان و به تعهدی اخلاقی ایشان اعتماد کردیم “حرفهایمان را شنیدند و ثبت و ضبط کردند مدارک را به ایشان تحویل اما ایشان مصر به این بودند که سپاه دخیل در این ماجرا نیستند و جانبداری کردند که توجهشان را به اصل قانون ۱۶۰ و ماده ۱۲۵ و ۱۲۶ قانون اساسی کردم و یادآورشدم که سپاه ضابط قضایی و شریک جرم و در این اتفاق معاونت در جرم محسوب می شوند و نیز خطر
نپذیرفتن این واقعه “به شدت پیامدهای بدتری را برای سپاه به ارمغان می آورد چرا که هر کسی با داشتن هیکلی فربه و کت و شلواری برتن می تواند وارد میدان شود و فرمان به کشت و کشتار دهد و ما نیز ناتوان از شناسایی آنها هستیم و علنا با شناسایی نکردن عوامل جرم این پرونده “میدان را برای اوباش باز گذاشته اید و حتی اگر مامور شما باشد دیگر به قوانین اعتباری قایل نیست و فرمان از اسلحه و باتوم و زورش می گیرد و کشور را همین افراد به چالش و خطر انداخته اند آنها متعهد نیستند و فرامین را به دلخواه تعریف می کنند “آقای رفیعی با افسوس کار این افراد را انکار نکردند و قول دادند تا به موضوع رسیدگی و از من چهار مرتبه پرسیدند که می خواهید با افراد خاطی چه کنید و من گفتم طبق قانون با آنها برخورد کنید که گفتند اگر من این پرونده را رسیدگی و پیگیری و خاطیان را مجازات کنم بهتر است یا به دادگاه معرفی شوند؟ گفتم خود شما پرونده را پیگیری و افراد خاطی را مجازات کنید، ما را بس؛»
ابلاغیهای از دادسرای سازمان قضایی نیروهای مسلح برای ارائه شهود و مدارک و استنادات دال بر آزارها و اهانت ها و تحقیرها و زندان و شکنجه های روحی و روانی؛ برای زهرا شفیعی دهاقانی به منزل شخصی وی ارسال شده بود و خانم شفیعی روز شنبه ۲۴ تیرماه ۱۳۹۶ به عنوان شاکی در دادسرای سازمان قضایی نیروهای مسلح به همراه شهود خود حاضر شد.
بازپرس این پرونده “سید علی سید حقی” بعد از شنیدن سخنان شاکی و شهودی که شاهد بر ماجرای ضرب و جرح وخشونت ماموران امنیتی بودند و بعد از مطالعه و دریافت سایر مدارک و استنادات نامه ایی برای فرماندهی قرارگاه عملیات ساحفاجا نوشته تا خانم شفیعی به همراه شهود برای شناسایی افراد ضارب و ارایه عکس و فیلم های مربوطه به آن سازمان مراجعه و سپس مجدد در دادسرای نظامی تهران (شعبه دهم) حاضر شوند، تا نهایتا تصمیم گیری و حکم مربوط برای متهمین احتمالی پرونده صادر شود.
زهرا شفیعی میگوید در طول این سالها مدام او را از این نهاد به آن نهاد و از آن اداره امنیتی به آن اداره ارجاع میدادند و در نهایت روز گذشته یعنی در تاریخ چهارشنبه ۲۲ آبانماه ۹۸ پیامکی بر تلفن همراهش ارسال میشود که جهت اطلاع از نتیجه پرونده به سامانه ثنا مراجعه کند. او میگوید: «پس از بازدید در سامانه ثنا متوجه شدم که برای این پرونده قرار منع تعقیب صادر شدهاست.»
متن شکایت خانم زهرا شفیعی دهاقانی از قراگاه ثارالله
زهرا شفیعی دهاقانی در همین خصوص یادداشتی نیز نوشتهاست که نسخهای از آن برای انتشار در اختیار کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی قرار گرفتهاست.
“در اعتبارتان اعتبار وجود ندارد.
نمی دانم عصری که امروز و در حال حاضر در آن هستم را چطور توصیف کنم تا آیندگان متوجه شوند در طول تاریخی که وصف آن غیرقابل باور است را باور کنند من خودم هنوز باور نکرده ام.
سه سال پیش بر حسب ظلمها و بیدادهای لباس شخصیهای کت و شلوار پوش چماقدار، در تجمعات اعتراضی ضمن آنکه بی عدالتی هایشان از حد گذشته بود با تعریف از سِمَت خود که ضابط قضایی هستند در زیر پوشش سپاه، مثل قلدرها با چماق و و باتوم و اسپری فلفل و گاز اشک آور به میان تجمعات ریخته و کم نگذاشتند از هر هنری که داشتند، جوری این مردان غول پیکر گرز بدست در میانه میدان زن و مرد را می زدند که گویی نقش رستمند و دیوان را به گرز خود می کوبند، نبودید و ندیدید صدای ضجه ها و التماسها را که انگار تاریخ به عقب باز گشته و عصر عاشوراست و صدای زنها و کتک زدن و به خاک و خون کشیدن مردها توسط قلدرهای عصر حاضر چه تناسب بی تناسبی بود، بماند که زندان و بی احترامی ها که آنها طلبکار بودند و کسانیکه جز حقشان اضافه نخواسته بودند بدهکار شدند و من علیرغم توصیه دوستان تصمیم گرفتم از این ظلم و بیداد شکایت کنم همه به من می گفتند شکایتت بی فایده است شکایت از که به که و من امیدوار بودم کسی در این حکومت وجود داشته باشد فقط اندازه ایی که وجود داشته باشد اما امروز بعد از آنهمه سال فهمیدم در این حکومت از بیخ و بن پوسیده هیچ کس وجود ندارد هیچکس، بعد از اینهمه سال که از شکایتم علیه سپاه می گذرد با آنهمه عکس و مدرک از لباس شخصیهای گرز و کلت بدست، امروز بخاطر وجود نداشتن، برای این شکایت منع تعقیب صادر شد، یعنی بعد از سه سال با وقاحت تمام پرونده بسته شد و در حکم ابلاغ شده فرصت ده روزه برای اعتراض، اما من از روی اعتماد به اعتبارتان از خودتان به خودتان شکایت کردم چون شما همیشه دم از عدل و داد می زنید چون شما جایگاه علی (ع) را تسخیر کرده اید چون شما روزی نام آور و افتخار این سرزمین بودید نمی دانم از کی و چرا آنقدر وجود ندارید.
شکایتم را در دل تاریخ ثبت می کنم و برایتان یادداشتی می نویسم تا در زمان پسا جمهوری اسلامی که در دادگاه، به جرم وجود نداشتن دادگاهی می شوید بهانه نیاورید که نمیدانستید.
بیچاره ملتی که هنوز فکر می کند شما وجود دارید.
«زهرا شفیعی دهاقانی»”
محمدعلی طاهری، بنیانگذار «عرفان حلقه» در ایران، از روز سهشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸، “رسما” از زندان اوین آزاد شده، اما کماکان برخی محدودیتهای اجتماعی برای او ادامه دارد.
هواداران وی میگویند با اینکه او رسما آزاد شدهاست، اما در نوعی «حصر خانگی» قرار دارد. حق دیدار با هواداران خود را ندارد و اجازه خروج از کشور نیز از سوی نهادهای امنیتی به وی داده نمیشود.
برخی از اعضای عرفان حلقه از جمله ناهید بهشید، عبدالرضا میرآقاسی و طاهر حاجی قربانی در حال حاضر در زندان بهسر میبرند و برای عدهای نیز احکام زندان صادر شدهاست و در انتظار تکمیل مراحل دادرسی خود هستند.
اعضای گروه «عرفان حلقه» در ایران کماکان اجازه برپایی جلسات و دورههای آموزشی خود را ندارند و فعالیتهای خود را به صورت “زیرزمینی و مخفیانه” ادامه میدهند.
اطلاعات سپاه و موسسات وابسته به آن از جمله «فرق و ادیان»، «بهداشت معنوی»، «نجات از حلقه» و «فرقه نیوز» بارها در اطلاعیههای گوناگون در وبسایتهای خود یا با برگزاری نشستهای مختلف در سیمای جمهوری اسلامی، محمدعلی طاهری و اعضای «عرفان حلقه» را به ایجاد “تشکیک” در عقاید مذهبی مردم متهم میکنند.
ویدئوی مرتبط با تجمع هواداران محمدعلی طاهری در آبان ماه ۹۵ در مقابل بیمارستان بقیه الله: