۱۷ زندانی سیاسی زن محبوس در زندان اوین در بیانیهای مشترک نسبت به محدودیتها برای مادران زندانی و همچنین بازداشت مادران معترض به زندانی شدن فرزاندن خود اعتراض کردند.
در قسمتی از متن این بیانیه آمده است، مادرانی به جرمخونخواهی فرزند خود یا درخواست آزادی فرزندشان به زندان روانه شده اند؛ یا مجبور به ترک فرزند چند ماهه خود شده اند.
روز یکشنبه ۲۱ مهر، یاسمن آریانی، مریم اکبری منفرد، سیما انتصاری، ارس امیری، مرضیه امیری قهفرخی، لیلا حسینزاده، نازنین زاغری، زهرا زهتابچی، آتنا دائمی، فاطمه ضیایی، منیره عربشاهی، نگین قدمیان، صبا کردافشاری، ندا ناجی، نرگس محمدی، فرشته محمدی و سپیده مرادی ۱۷ زندانی سیاسی زن محبوس در زندان اوین که ازامضاکنندگان این بیانیه هستند جمهوری اسلامی را یک حکومت «زن ستیز» توصیف کرده و نوشتهاند که «در تمام این سال ها جدال حاکمیتی زن ستیز با زنان و مادرانی که برای آزادی و عدالت برخواسته اند، ادامه داشته است.»
متن کامل این بیانیه را به نقل از کانون مدافعان حقوق بشر در ادامه بخوانید:
دیر زمانیست که استبداد و استثمار توامان جز چتر خفقان و گرسنگی و فقدان بر سر مردم این سرزمین نگسترده است. در تمام این سال ها کشاکش قدرت مسلط با آزادیخواهی و عدالت طلبی در جریان بوده است. در یک سو حاکمیت با تمام ابزارهای سرکوب و در سوی دیگر جان های آزاده ی مردان و زنان با تمام آنچه داشته اند از قلمشان تا جانشان. این کشاکش و نبرد به صریح ترین شکل در مواجهه حاکمیت با مادران و مادرانگی طی سالها نمایان شده است.
جایی که حکومت به رغم تاکید بر مادر بودن زنان برای پابند کردنشان به خانه، مادرانگی زنان معترض را تاب نمی آورد: زنان بسیاری فرزندان خود را در زندان به دنیا آورده و بزرگ کرده اند؛ مادرانی حتا از دیدن جسد و محل دفن فرزندان خود محروم شده اند؛ مادرانی به جرمخونخواهی فرزند خود یا درخواست آزادی فرزندشان به زندان روانه شده اند؛ یا مجبور به ترک فرزند چند ماهه خود شده اند و سالها بدونحتی یک روز مرخصی در هجران فرزندان خود در زندان گذرانده اند؛ مادرانی که حتی از ملاقات و دیدن فرزندانشان در سالن های ملاقات زندان ها محروم مانده اند؛ و مادران بی قراری هم پشت درهای زندان ساعت ها در انتظار بدیهی ترین حق خود و در آغوش کشیدن فرزندشان رنجی مشابه را متحمل می شوند.
در تمام این سال ها جدال حاکمیتی زن ستیز با زنان و مادرانی که برای آزادی و عدالت برخواسته اند، ادامه داشته است. تداوم این جدال البته خود نشانی از آگاهی افزون و گسترش مبارزه واعتراضات زنان است. نمونه ها بسیارند. تنها در چند ماه گذشته فرنگیس مظلوم به رغم بیماری به جرم دفاع از پسرش، سهیل عربی، بازداشت شد. مادر علیرضا شیرمحمدی به دلیل نداشتن ۸۰ میلیونتومان وثیقه، فرزند خود را در زندان از دست داد. راحله اصل احمدی به جرم خواست آزادی فرزندش، صبا کرد افشاری، بازداشت شد، و موارد متعدد دیگر.
در اخیر ترین مورد، دختر ۵ ساله نازنین زاغری، گیسو رتکلیف، به ناچار ایران را ترک کرد تا بعد از ۳ سال و ۸ ماه، به دور از مادر، نزد پدر زندگیکند. ایندر حالیست که مسوولان به طور ضمنی آزادی او را مشروط به نتیجه مذاکره و معامله با بریتانیا کرده اند و آنچه در این میان نادیده گرفته میشود، انسان ها، حقوق آنها، عدالت و حقیقت است. از این منظر، عملکرد هر دو حکومت دو روی یک سکه است.
ما امضا کنندگان این بیانیه که برخی مان خود سالیان دراز رنج هجران فرزندانمان را تجربه کرده ایم، بار دیگر اعتراض خود را به ستم بر زنان، رفتارهای غیر انسانی و بی عدالتی اعلام می کنیم.
تجربه تاریخی و واقعیت روزمره بیانگر آن است که مادرانگی به رغم میل حکومت ها با مقاومت و باروری ذاتی خود تا چه حد می تواند به خواست و امکان رهایی گره بخورد. تداوم فشارها و فراق ها بر زنان طی سالهای اخیر را نه عامل شکستن مقاومت که گواه ثابت قدم تر شدن در مبارزه و اراده معطوف به آن می دانیم.
ما زنان این مرز و بوم در این سو یا آن سوی دیوار زندان بر این باوریم که وجدان بیدار جامعه، تاب اینستم ها را نخواهد آورد و نه دیر هنگام، بلکه در سپیده دمی نزدیک، با عمل و اراده و هر لحظه، رهایی مادران رنج کشیده این سرزمین را فراهم خواهد ساخت.
دست در دست هم به امید روزهای روشن، صدای مادران در بند باشیم که این عمل سر فصل رهایی وجدان دردآلود جامعه بشری است.
زندان اوین، مهرماه ۱۳۹۸