حمید رحمتی، از اعضای کانون صنفی معلمان شهررضا، توسط شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری این شهر به سه سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدهاست.
در همین خصوص کانون صنفی معلمان ایران (تهران) روز شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۸، بیانیهای منتشر کرده و صدور این حکم را “عجیب و قرون وسطایی” خواندهاست.
در بخشی از این بیانیه از مسئولان قضایی کشور خواستهشده: “قبل از آنکه این شرایط، فضای جامعه را سنگینتر و خشنتر کند، دست از لجاجت برداشته و با احترام به فعالیتهای صنفی و مدنی که لازمه جامعه آزاد و حاکمیت مردم است، در مسیر درست گام های اجرایی و اساسی بردارد تا شاید فاصله بی اعتمادیها اندکی کمتر شود”.
متن بیانیه به نقل از «کانال صنفی معلمان ایران» عینا منتشر میشود:
بارها و بارها از عواقب خطرناکِ به عقب راندن جامعه مدنی از سوی حاکمیت هشدار داده شده است، اما متاسفانه هر روز شاهد پیشروی فراقانونی و بعضا بازگشت به قوانین نامتمدنانهای هستیم که از سوی دستگاه قضا و نهادهای امنیتی، قانونی و غیرقانونی! بر فعالان صنفی و مدنی روا داشته می شود.
همه آنان که حمید رحمتی معلم و فعال صنفی اصفهانی را از نزدیک می شناسند به صداقت و پاکی او یقین دارند. اما اکنون او به خاطر همدردی و حمایت از همکاران دربندش – آن هم به صورتی کاملا مدنی و البته فردی- به مجازاتهایی عجیب و قرون وسطایی محکوم شده است.
مجازاتهایی که نشان از ذهنیتی مهجور و درکی نابهنگام از فلسفه مجازات در جهان امروز دارد و گویی جز القاء ترس به همگنان و تزریق خشونت به جامعه هدف دیگری را دنبال نمی کند.
۳ سال زندان و پرداخت ۲میلیون تومان جریمه نقدی در دادگاهی (!؟) غیر علنی و بدون حضور هیئت منصفه، تنها به خاطر چند روز تحصن در حیاط اداره متبوع، خود به اندازه کافی خروج و کجروی واحد قضایی مربوطه از ضوابط و مقررات موجود را به نمایش می گذارد که با کمال حیرت در ادامه شاهد نمونه ای بارز از حکمی منحط و منسوخ شده در میان ملل متمدن حتی برای مجرمین خطرناک هستیم. ۷۴ ضربه شلاق آن هم برای یک معلم که سلامت نفس و صداقت، بارزترین ویژگی اوست.
شلاق زدن به حمید رحمتی، تهاجم انحطاط است بر پیکر نحیف فرهنگ و شرافت در جامعه و تداعی کننده روش های مطرودِ انکیزیسیونی.
حمید رحمتی که زخم های حاصل از تبعید یک دهه پیش هنوز در ذهن و جسمش باقی است، نماد ایستادگی معلمان برای اعاده حقوق از دست رفته شان است. تبعید، زندان، شلاق و تحمیل جریمه های سنگین برای افرادی چون او، جز افزودن بر شکاف بی اعتمادی پیامدی ندارد و بی تردید به ضد آن چیزی تبدیل خواهد شد که مورد نظر صادر کنندگان چنین احکامی است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران) ضمن محکوم کردن صدور چنین احکام و بیتوجهیِ حاکمان به خواسته های صنفی و مدنی اعلام می دارد؛ بازداشت فعالان صنفی معلمان و کارگران، زنان و دانشجویان و … ذهن جامعه را آزرده کرده و با شنیدن اخبار احکام سنگین، جزاهای نقدی، شلاق ها و اعتصاب غذاهایی در زندان – در جهت برآورده شدن حقوق اولیه دربندانِ مدنی- بشدت مکدر و حساس شده است.
در این راستا از قوه قضایی و مسئولان اجرایی ذیربط می خواهد قبل از آنکه این شرایط، فضای جامعه را سنگینتر و خشنتر کند، دست از لجاجت برداشته و با احترام به فعالیتهای صنفی و مدنی که لازمه جامعه آزاد و حاکمیت مردم است، در مسیر درست گام های اجرایی و اساسی بردارد تا شاید فاصله بی اعتمادیها اندکی کمتر شود.
۹۸/۴/۲۲-کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
حمید رحمتی، از اعضای کانون فرهنگیان شهررضا بابت اتهامات “اخلال در نظم با انجام رفتارهای غیرمتعارف تشویق، تحریک و ترغیب به خشونت از طریق ارسال پیامک در فضای مجازی” توسط شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری این شهر به سه سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.
آقای رحمتی، پیشتر در بعد از ظهر روز شنبه ۸ دیماه ۱۳۹۷، توسط مأموران نیروی انتظامی شهررضا بازداشت شدهبود.
منابع مطلع در آن زمان به کمپین گفته بودند که «ماموران نیروی انتظامی شهرستان شهرضا درحالیکه حکم بازداشت حمید را در دست داشتند از ورود به مدرسه ی محل کار حمید خودداری کردند؛ او نیز به برای احترام به این شیوه ی برخورد نیروهای انتظامی به سمت اداره ی آموزش و پرورش رفت و در آنجا خود را به ماموران نیروهای انتظامی معرفی کرد».
آقای رحمتی پس از بازداشت برای تفهیم اتهام به دادسرای شهرضا منتقل شد.
در آن زمان اتهام این فعال صنفی «اخلال در نظم عمومی» عنوان شد و بازپرس دادسرا برای ایشان وثیقه ۴۰ میلیون تومانی صادر کرده بود و وی به صورت موقت آزاد شد.
حمید رحمتی از اعضای کانون فرهنگیان شهرضا، در اعتراض به بازداشت معلمان و در محکومیت معلمان زندانی، در محوطه آموزش و پرورش این شهرستان، از روز دهم آذرماه ۹۷ دست به “تحصن تکنفره” زده بود.
او در دو روز اول تحصن خود دست به اعتصاب غذای خشک زدهبود، اما به دلیل وضعیت جسمانی نامناسب و «بنا به درخواست دوستانش» از اعتصاب غذای خود دست کشید.
تحصنی که بنا به گفته یکی از معلمان «تکنفره آغاز شد، اما حمایت شماری از فرهنگیان و فعالان صنفی را در پی داشت».
آقای رحمتی پیشتر و در اعتراضات صنفی سال ۸۵ نیز بازداشت و از استان اصفهان به استان مازندران تبعید شد. وی در تبعید و درمسیر تردد میان محل کار و محل سکونت و در نتیجه تصادف دچار سانحه شد و مدتها در کما بود.
بیشتر بخوانید: