نامه سرگشادهای که متن آن در ادامه آمده است، توسط خانواده شش نفر از زندانیان دوملیتی نوشته و امضا شده است که در ایران زندانی هستند و توسط کمپین حقوق بشر در ایران منتشر میشود:
۱۳ آذر ۱۳۹۷
نامه سرگشاده به رهبران جهان، نهادهای حقوق بشری و رسانهها
ما خانوادههای گروگانهای سیاسی در ایران هستم و از شما در خواست واکنش فوری داریم.
ما از کشورهای مختلف، با سرگذشت و دیدگاههای مختلفی آمدهایم، اما اکنون در کنار هم قرار گرفتهایم تا با صدای واحد به شما بگوییم دیگر نباید ساکت ماند.
در شهریور ۱۳۹۷، در یک رویداد جانبی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، چند خانواده از ما برای اولین بار در کنار هم جمع شدیم تا روایت دردها و رنجهایمان را باز بازنشر و برای آزادی عزیزانمان تلاش کنیم. ما چند هفته بعد دوباره برای شهادت دادن در مورد آنچه که به زندانیانمان رفته است با گزارشگر ویژه حقوق بشر هم ملاقات کردیم. بازداشت هر کدام از آنها فقط یک نمونه از بازداشت خودسرانه نیست، بلکه حرکتهای عمدی و تاکتیکی مقامات ایرانی برای حفظ امکان چانه زنی است.
احمدرضا جلالی دانشمند ایرانی سوئدی، توسط دانشگاههای ایرانی با هدف کمک به توسعه آموزشی برای محققین به ایران دعوت شد، و توسط وزارت اطلاعات ایران در اسفند ۱۳۹۴ بازداشت شد. او مجبور شد تا به مصاحبهای تن بدهد که بعدتر نسخه ویرایش شده آن در تلویزیون حکومتی ایران به نمایش گذاشته شد تا جلالی به اتهامهایی بیاساس متهم شود. احمدرضا از زمان بازداشتش تا امروز که ۹۸۵ روز از آن گذشته است، دادگاهی عادلانه نداشته است، و علیرغم آنکه هیچ شواهدی علیه او رائه نشده و با وجود درخواست سازمان ملل، دانشگاهیان و ۷۵ برنده جایزه نوبل برای آزادی او، جلالی همچنان زندانی است. بعد از آنکه بیش از یک سال از مراقبتهای پزشکی محروم بود، بعد از دو اعتصاب غذای طولانی، هر کدام ۴۰-۵۰ روز و زندگی در ضعف فیزیکی بسیار، او به یک بیمارستان برای انجام عمل جراحی اضطراری منتقل شده است. وضعیت فیزیکی او به دلیل انتظار طولانی برای دریافت مراقبتهای پزشکی بسیار ضعیف است.
کامران قادری پدر سه فرزند، شهرند ایرانی/اتریشی و مشاور فنآوری اطلاعات، در فرودگاه زمانی که از وین برای یک سفر کاری به تهران رسید، در دی ماه ۱۳۹۴ به صورت خودسرانه بازداشت شد. در ابتدا او بدون تفهیم اتهام در سلول انفرادی نگهداری شد و بعد از سه ماه زندان انفرادی، شکنجه و وعدههای دروغ دادن توسط مقامات، کامران برگه اعتراف اجباری را امضا کرد. وکیل او تنها به مدت ۲۰ دقیقه برای نخستین بار یک روز قبل از آنکه او به ۱۰ سال زندان به جرم جاسوسی برای دولت متخاصم، محکوم شود با او ملاقات کرد. او هیچ دسترسی به وکیل نداشت. در حالی که او زندانی بود دو عمل جراحی بر روی دیسک کمر و نخاج انجام داد. او همچنین توموری در استخوان پای سمت چپ خود دارد که درمان نشده است. امروز ۱۰۶۶ روز است که او زندانی است.
سیامک نمازی دادگاهی و به سرعت محاکمه و به ده سال زندان به اتهام «همکاری با دولت متخصام» که به ایالات متحده امریکا اشاره دارد، محکوم شد. او بیش از دو سال تحت شرایط بسیار سخت در بندی که تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زندان اوین زندانی است. او همچنین در این مدت زندان انفرادی را در حالی که مجبور شده است بر روی زمین سفت بدون هیچ تشک و تختی بخوابد، و از نظر جسمی و روحی شکنجه شد. او از مهر ۱۳۹۴ به مدت ۱۱۴۵ روز است که زندانی است.
باقر نمازی پدر ۸۲ ساله سیامک نمازی است که به ده سال زندان به اتهام همکاری با دولت متخاصم محکوم شده است. او یک کارمند سابق صندوق کودکان ملل متحد(یونیسف) است و که از بیماری و عدم سلامتی رنج میبرد. او هفت بار برای بیماریهای مختلف قلبی و عوارض آن در بیمارستان بستری شده است. در حالی که او در خارج از زندان با محدودیتهای برای درمان بود، وضعیت سلامتی او همچنان رو به وخامت بود.باقر از بهمن ۱۳۹۴ تا امروز ۱۰۱۵ روز است که زندانی است.
نزار زاکا دارای ملیت لبنانی و اقامت امریکا یکی از فعالین شناخته شده حوزه آزادیهای اینترنتی و بیان است. او معاون رییس اتحادیه جهانی فنآوری عضو سازمان ITU و دبیر کل IJMA3 که کنسرسیومی از ۱۹ انجمن تخصصی ICT است. او توسط معاون زنان و خانواده حسن روحانی رییس جمهور به ایران دعوت شده بود. او پس از کنفرانس توسط سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در راه فرودگاه و در حالی که در حال ترک ایران بود توسط سپاه پاسداران ربوده شد. اخیرا مشاوره حسن روحانی در مصاحبهای با آسوشیتد پرس تایید کرد که آدم ربایی نزار زاکا به هیچ عنوان توسط دولت تایید نشده است. تا قبل از این هرگز نشیده نشده بود که کشوری فردی را به عنوان مهمان دعوت کند و آن را برباید و به گروگان بگیرد. او از شهرویور ۱۳۹۴ تا امروز ۱۱۷۲ روز است که زندانی است.
سعید ملکپور از مهر ماه ۱۳۸۷ زمانی که از کانادا برای دیدار آخر با پدر در حال مرگش به ایران بازگشت تا با او خداحافظی کند زندانی است. او به طرز وحشیانهای از نظر جسمی و روحی شکنجه شد تا مجبور به فهرستی از اتهامها که توسط سپاه پاسداران تهیه شده بود، اعتراف کند. او دو بار به اعدام محکوم شد و بیش از سه سال در سلول انفرانی زندانی بود. با وجود انکه مدارکی علیه او ارائه نشده است اما سعیدملکپور با ترس از اعدام شدن به مدت پنج سال زندگی کرد. او بیش از ده سال، ۳۷۱۱ روز، است که دسترسی به دادگاهی عادلانه نداشته است.
رابرت لوینسون، شهروند آمریکایی است که در جزیره کیش «ناپدید» شد. دولت ایران هرگز به شکل عمومی نپذیرفته که باب (نامی که خانواده اش با او رابرت لوینسون را صدا میزنند) را ربوده است، اما پرس تیوی گزارشی را منتشر کرد که بر اساس آن او توسط نیروهای امنیتی نگهداری میشود و طی چند روز آزاد خواهد شد. ۴۲۸۷ روز بعد، بیش از ۱۱ سال و نیم، خانواده باب هنوز با او ارتباطی ندارند. او بدون ابتداییترین حقوق انسانی نگهداری میشود. خانواده او تنها یک ویدیو گروگانگیری و تعدادی عکس را از منبعی نامعلوم دریافت کردهاند. مقامان ایرانی هرگونه تلاش برای انجام تحقیقات بیشتر از سمت ایالات متحده را خنثی کردند، دادرسی عادلانه توسط دادگاه ایران را مسدود کردند و هربار که نامش برسرزبانها میآید به فهرستی از خواستههای خود اشاره میکنند. این شواهد ما را به این نتیجه میرساند که باید این وضعیت را گروگان گیری بنامیم. از زمانی که آقای لوینسون ناپدید شد، بیش از ۵۰ نفر با نوعی ارتباط با غرب در ایران به گروگان گرفته شدند. بر اساس گزارش اخیر بنیاد توماس رویترز هنوز حدود ۲۰ نفر در ایران به عنوان گروگان نگهداری میشوند.
در این سالهای دردآور، پرونده عزیزان ما هر کدام به صورت جداگانه مور توجه قرار گرفته است، در حالی که همه موارد منحصر به فرد و پیچیدهای هستند. این مشکلی فردی نیست، یک رفتار دایمی است؛ رفتاری که ما از رهبران جهان میخواهیم به آن پایان دهند. افراد مسوول در هر بخش این مشکل که ذینفع هستند میدانند که چه باید بکنند. لطفا از آزادی عزیزان ما اطمینان حاصل کنید.
درخواست ما از این مقامات ربطی به سیاست بینالملل ندارد. ما گروهی از افراد و خانوادهها هستیم که با یک صدا با دولتهای خود به عنوان انسانی که تحت تاثیر این وضعیت وحشتناکی که مقامات ایرانی برای ما ساختند، صحبت میکنیم. ما خواستار یک اقدام عملی هستیم.
ما اعتقاد داریم که در نتیجه فشار ناکافی از سمت جامعه بینالمللی مقامات ایرانی انگیزه کمی برای پایان دادن به اقدام بیرحمانه و وحشتناک گروگان گیری دارند. رهبران جهان باید برای اقدام به نقض حقوق بشر هزینه سیاسی ایجاد بکنند تا در نتیجه این هزینه بالا آزادی عزیزانمان به نفع مقامات ایرانی باشد. ما از دولتهایمان به ویژه آنهایی که از ارتباط دیپلماتک با ایران لذت میبرند، میخواهیم تا فورا این بحران گروگانگیری را اذعان کنند و گامهای قاطعی برای کمک به حل این پروندهها بردارند.
از آنچه در قدرت شماست استفاده کنید تا عزیزانمان آزاد و به خانه برگردند. اطمینان حاصل کنید که پروندههای آنها در راس هر نوع گفتگویی با مقامات ایرانی قرار میگیرد. لطفا فورا اقدام کنید قبل از آنکه آنها زمان بیشتری را در درد بگذرانند.
لطفا به روشنی و بلافاصله با ما همراه شوید تا به دولت ایران بگویید که این رفتار دیگر پذیرفته نخواهد شد و اکنون باید پایان یابد. از شما خواسته میشود که عزیزان ما را به خانه ما بفرستید.
امضا،
خانوادههای رابرت لوینسون، نزار زکا، سعید ملکپور، کامران قادری، احمدرضا جلالی، باقر و سیامک نمازی و خانوادههای بیشتری که از ترس خطر برای ایمنی عزیزان خود سکوت میکنند.
A copy of this letter is being sent on December 2 to government officials within the United States, the United Kingdom, Canada, Austria, Lebanon, Sweden, Germany, Switzerland, Italy and Oman, the President of the European Commission, the European Union (EU) High Representative of the Union for Foreign Affairs and Security Policy, members of the European Parliament, the United Nations (UN) Secretary-General, the UN Special Rapporteur on Human Rights in Iran, the UN Working Group on Arbitrary Detention, the UN Working Group on Enforced and Involuntary Disappearances, and members of the UN Security Council.
برای در تماس بودن با یکی از اعضای این خانوادهها لطفا با سارا موریارتی از طریق ایمیل sarahelizabethmoriarty@gmail.com استفاده کنید.