براساس آمار سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور، در ۱۰ سال گذشته وسعت جنگلهای ایران با کاهشی ۱۴ هزارهکتاری مواجه بوده و از بین رفتن آن ها سالانه بیش از یک هزار میلیارد تومان به ایران خسارت وارد کرده است.
آرزو میرزاخانی، در تازهترین گزارش خود در ایرانوایر به مسئله قاچاق چوب درختان پرداخته است؛ وی در این گزارش قاچاق چوب در ایران را یکی از دغدغه های اصلی کارشناسان جنگل دانسته است.
آرزو میرزاخانی:
“روز به روز خبرهای بیش تری از کشف محمولههای قاچاق چوب در سراسر کشور منتشر میشود. قاچاق چیان این چوبها را از مترمکعبی سه تا پنج میلیون تومان در بازارهای تهران به فروش میرسانند. به باور کارشناسان، ادامه این روند میتواند به نابودی تمامی جنگلهای کشور بیناجامد و در ۶۰ سال آینده از درختان سرسبز جنگلی چیزی جز یک تصویر برای نسلهای بعد باقی نماند”.
خداکرم جلالی، رییس سازمان جنگلها در سال ۱۳۹۴ به خبرگزاری «فارس» گفته است “سالانه هشت میلیون مترمکعب چوب در ایران هیزم و ۲.۷ هزار مترمکعب قاچاق چوب انجام میشود”.
یک عضو «گروه تحقیقات حمایت و حفاظت جنگلها و مراتع ایران» معتقد است که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور وظیفه مبارزه با آفات را به درستی انجام نمیدهد. او میگوید: «طبق شرح وظایف سازمانی، مبارزه با آفات بر عهده دفتر حفاظت و حمایت سازمان جنگل ها است. معاونت حفاظت سازمان باید اکنون در پیشگاه ملت ایران استیضاح شود زیرا برای نجات شمشاد هیرکانی هیچ نکردند. از زمان پیدایش بیماری “بلایت شمشاد” تا آمدن “آفت شب پره” و نابودی بیش از ۹۵ درصد از پوشش شمشاد هیرکانی، این معاونت حداقل سه سال فرصت داشت تا فکری برای نجات این گنجینه طبیعی کند اما جز رفع تکلیف، چیزی از آن ندیدیم. دولت جمهوری اسلامی باید به خاطر بیمار کردن و از بین رفتن اکوسیستمهای جنگلی ایران در پیشگاه تاریخ مواخذه شود.»
خبرهایی که این روزها منتشر می شوند اما حاکی از آن هستند که قاچاق چوب در میان دیگر عوامل از بین برنده درختان هم چون آفات، تغییرات آب و هوایی و…، به تهدیدی جدی برای جنگلهای ایران تبدیل شده است. یک جنگل بان در این باره میگوید: «طی یکسال گذشته، حداقل در شهرستان آمل که من حضور داشتم و سرجنگل بان بودم، افزایش قطع درخت نداشتیم. البته افزایش “کشف” قاچاق داشتیم؛ یعنی محمولات چوبی که حاصل قطع درختان در جنگلهای سایر شهرها بودند، به آمل حمل میشدند و ما کشف و ضبط میکردیم.»
آمل به دلیل واقع شدن جاده هراز در این شهر که مازندران را به پایتخت وصل میکند، بیش ترین تعداد کارگاههای چوب در این شهرستان را دارا است. به همین دلیل، محمولات قاچاق از سایر شهرهای استان نیز اکثرا به مقصد آمل حمل میشوند. به گفته این جنگل بان، با گسترده شدن فضای مجازی و اطلاع رسانی عمومی، مردم نسبت به قاچاق چوب به شدت واکنش نشان میدهند. برای همین، دستگاه متولی منابع طبیعی نیز تحت تاثیر فشار افکار عمومی، با وجود تمامی کاستیها و محدودیتها، مجبور است برای حفظ اعتبار عمومی خود بخش حفاظت را جدیتر بگیرد: «با این وجود، برخی شهرهایی که جنگل دار (رییس اداره منابع طبیعی شهرستان) توانمندتر است، مسلما توجه بیش تری به بخش حفاظت میشود و نیروهای حفاظتی در کشف قاچاق تلاش بیش تری دارند.»
به باور او، این پدیده به مدیریت اداره منابع طبیعی هر شهرستان بستگی و البته ارتباط مستقیمی با فرهنگ عمومی مردم شهرها نیز دارد: «به عنوان مثال، در شهرستان نور طی یک سال گذشته افزایش قطع غیرمجاز درختان جنگلی مشاهده شده است. با این وجود، افزایش کشف در حوزه استحفاظی اداره منابع طبیعی یک شهرستان الزاما به مفهوم افزایش قاچاق نیست بلکه در برخی شهرها طی یکی دو سال گذشته به دلیل تغییر فرماندهان یگان حفاظت و برخی سرجنگل بانی ها، نیروهای با انگیزه و سخت کوش کار را در اختیار گرفته و برای کنترل و کشف قاچاق پر تلاش ظاهر شده اند. بنابراین اگر در یک شهری قبلا خیلی کم قاچاق کشف میشد، به این مفهوم نیست که آن زمان قاچاق چی کم بوده است بلکه میتواند به این مفهوم باشد که سرجنگل بانها یا فرماندهان یگان حفاظت ضعیف و منفعل و در برابر قاچاق بی تفاوت بوده اند و سراغ کشف محموله های قاچاق نمیرفتند.»
قاچاق چیان از چوب چه استفادههایی میکنند؟ او در پاسخ به این سوال میگوید: «بخشی از محمولات قاچاق به صورت هیزم سوختی یا صنعتی هستند که برای تهیه ذغال کاربرد دارند. قاچاق هیزم در حال حاضر یک بحران در سطح شمال کشور است که البته از گذشته تا کنون بوده و ادامه دارد. اکثر افرادی که هیزم قاچاق میکنند نیز از طبقه ضعیف اقتصادی هستند که امرار معاش آن ها از این طریق میگذرد.»
به گفته او، قاچاق چیان وقتی برای قطع درخت وارد جنگل میشوند، سالمترین و شادابترین درخت را برای قطع انتخاب و در واقع، «به گزینی» میکنند: «متاسفانه گونههای ممنوع القطع، نادر و ذخیره هم چون “سرخدار” را نیز قطع میکنند. معمولا در یک نقطه چند درخت را قطع و “اشکوب جنگل” (تاج پوشش پیوسته درختان) را باز میکنند. بنابراین، زیان وارده از سوی قاچاق چیان به جنگل جبران ناپذیر است. قاچاق چیان اکثرا به انواع سلاحهای سرد و گرم نیز مسلح هستند و ابایی از اقدام شرورانه ندارند.»
شاهد این ادعا میتواند خبرهای مربوط به تیراندازی و درگیری قاچاق چیان چوب با ماموران منابع طبیعی باشد. یکی از جدیدترین درگیریها، شلیک به خودرو اداره کل منابع طبیعی استان فارس توسط قاچاق چیان چوب است. «خبرآنلاین» سوم مهرماه این خبر را منتشر کرد و از قول رییس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری شیراز نوشت: «در این حادثه به کسی آسیب نرسید اما خسارت شدیدی به یک دستگاه خودرو سازمانی یگان حفاظت منابع طبیعی که هدف گلوله قاچاق چیان قرار گرفته بود، وارد شد.»
یکی دیگر از اعضای گروه تحقیقات حمایت و حفاظت جنگل ها و مراتع ایران معتقد است برای جلوگیری از قاچاق چوب ابتدا دولت باید برای اشتغال و فقرزدایی جوامع محلی فکری کند زیرا نمی توان با قوه قهریه قاچاق چوب را متوقف کرد. او در این باره به «ایران وایر» می گوید: «دولت و حاکمیت در درجه اول باید قوه قضاییه را مجاب کنند که برای اقتدار حاکمیت سازمان جنگل ها بر عرصههای منابع طبیعی، مسامحه در برابر قاچاق چیان شرور را کنار بگذارد و قاچاق چیان را با ارادهای مصمم خلع سلاح کند. در گام دوم، دولت باید سریعا مجوز استخدام نیروهای جدید برای جنگل بانی را صادر کند. سازمان جنگل ها در حال حاضر فقط برای شمال کشور نیاز به استخدام هزار جنگل بان دارد. با این تعداد کم نیروی انسانی که هر سرجنگل بانی بین دو تا چهار جنگل بان دارد، امکان حفاظت از منابع طبیعی میسر نیست.»
تحول اساسی در میزان حقوق و مزایای جنگل بان ها یکی دیگر از قدمهایی است که به عقیده او میتواند در کاهش قاچاق چوب موثر باشد: «شما نمیتوانید از یک جنگل بانی که متاهل است، فرزند دارد و مستاجر است، انتظار داشته باشید که با میانگین حقوق ماهیانه دو میلیون تومانی، انگیزه ای برای کار کردن داشته باشد یا سالم بماند و خیانت نکند. دوره گفتمان انقلابی گذشته است. شکمی که سیر نباشد، سلامت نفس را نیز نمیفهمد. نمیتوان از جنگل بانی که گرسنه باشد و از سوی متخلفان نیز تهدید و تحقیر شود یا توهین ببیند، انتظار داشت که صادقانه و مقتدرانه کار کند.»
اما به باور او، مهم ترین قدم، یکپارچه سازی تشکیلات مدیریت زیست بوم کشور و تشکیل «وزارت منابع طبیعی و محیط زیست» است؛ گامی که از نظر این کارشناس جنگل ها و مراتع میتواند تاثیری شگرف در جلوگیری از قاچاق چوب در ایران داشته باشد و از نابودی جنگلهای کشور جلوگیری کند.