کانون صنفی معلمان تهران طی بیانیهای ضمن اعتراض شدید خود نسبت به قوه قضاییه به دلیل عدم اجرای قانون و اعتراض به بیتوجهی و بیمسئولیتی دادیار ناظر بر زندان اوین و اعلام حمایت از خواستههای بهحق و قانونی محمود بهشتی، اسماعیل عبدی و محمد حبیبی، از محمود بهشتی تقاضا کرد تا هرچه سریعتر به اعتصاب خود پایان دهد.
در بخش از این بیانیه آمده: «اصل ۱۶۸ قانون اساسی برای زندانیان به اصطلاح سیاسی به ویژه محمود بهشتی، اسماعیل عبدی و البته عبدالفتاح سلطانی، وکیل آزاده، رعایت نشده است، اما اکنون که هر سه نفر آنها بیش از یک سوم مدت محکومیت (؟!) خود را گذراندهاند و واجد شرایط آزادی مشروط هستند، در ظلمی مضاعف این حق نیز از آنان سلب گردیده است.»
متن کامل بیانیه کانون صنفی معلمان تهران را در ادامه بخوانید:
به نام خداوند جان و خرد
یکبار دیگر دستگاه قضایی در تداوم رفتار بیمارگونهی خود یک فعال صنفی! یک زندانی را وادار ساخت از آخرین، خطرناک ترین و تنها امکان خود، یعنی جانش مایه بگذارد و در اعتراض به روند ناعادلانه برخورد با زندانیان به اصطلاح سیاسی و امنیتی، اقدام به اعتصاب غذا نماید. آن هم برای رسیدن به بدیهیترین حقوقی که در قوانین همین نظام تصویب شده و رسمیت یافتهاند.
خواسته چیست؟
اعتراض به عدم دادرسی هایعادلانه پروندههای فعالین صنفی / سیاسی (اصل ۱۶۸ قانون اساسی)
مسدود نمودن حق استفاده از مرخصی برای فعالین صنفی / سیاسی
عدم اعمال حق قانونی آزادی مشروط برای فعالین صنفی / سیاسی ؛
این که اصل ۱۶۸ قانون اساسی برای زندانیان به اصطلاح سیاسی به ویژه محمود بهشتی، اسماعیل عبدی و البته عبدالفتاح سلطانی (وکیل آزاده) رعایت نشده است، کاملا روشن است. اما اکنون که هرسه نفر آنها بیش از یک سوم مدت محکومیت (؟!) خود را گذراندهاند و واجد شرایط آزادی مشروط هستند، در ظلمی مضاعف این حق نیز از آنان سلب گردیده است.
بدتر اینکه حق مرخصی معمول که همه زندانیان عادی، از جمله غارتگران اموال مردم و مجرمان سابقه دار به راحتی از آن استفاده می کنند، از این معلمان سلب شده است.
در این شرایط آیا یک ناظر بیرونی نباید به این بیندیشد که آیا معلمی که بزرگترین خطایش اعتراض به بی عدالتیهای موجود است، از نظر آقایان موجود خطرناکی است و باید در حصار زندان محبوس باشد؛ اما غارتگران بیت المال و… خودی هستند و قابل اعتماد و صاحب حقوق شهروندی؟!!
در پس این نگاه حاکم بر دستگاه قضایی پیش فرضهایی دیده میشود مانند مطلق اندیشی. و این تصور که حقیقت تنها و تنها در اختیار ماست. در مبارزه میان خیر و شر، ما خیر مطلقیم و هر دگری شر.
در این نگرش -همانند آن چه در دنیای ماقبل مدرن دیده می شد- قدرت و حکومت مخدوم است و مردم خادم. نسبت به حکومتها نوعی نگرش کمال گرایانه وجود دارد و حکومتها به دنبال به کمال رساندن شهروندان از هر طریق ممکن هستند (بودند). لذا خود را صاحب این حق میدانند که با شهروند (بخوانید رعیت) هرگونه که بخواهند، رفتار کنند.
در این تفکر انسانها درجه بندی دارند. «ناقص» و «کامل» دارند. فردی که نتواند یا نخواهد به کمالی که حکومت برای او تعریف کرده است، برسد؛ موجود بی ارزشی است و لذا میتوان نادیدهاش گرفت، صدایش را نشنید، یا حتی در صورت لزوم حذفش نمود.
اگر این نگاه را دریابیم، این را نیز درخواهیم یافت که چرا پس از چهارده روز اعتصاب غذا از سوی بهشتی و رسیدن به شرایط وخیم جسمی، بیتوجهی و بیتفاوتی عوامل دادستانی همچنان ادامه دارد. چرا هر وعده و قولی که به اسماعیل عبدی داده شده است، به راحتی زیرپا گذاشته می شود و دروغ از آب در می آید. چرا محمد حبیبی با آن شرایط ناهنجار بازداشت می شود، برخلاف قانون به زندان تهران بزرگ منتقل میشود و هیچ اقدامی برای بهبود وضعیت جسمی او صورت نمیگیرد.
کانون صنفی معلمان تهران ضمن بیان اعتراض شدید خود نسبت به قوه قضاییه به دلیل عدم اجرای قانون و اعتراض به بیتوجهی و بیمسئولیتی دادیار ناظر بر زندان اوین و اعلام حمایت از خواستههای بهحق و قانونی محمود بهشتی، اسماعیل عبدی و محمد حبیبی؛ به دلیل دریافت اخبار نگران کننده از شرایط جسمی محمود بهشتی و بیم از خطرات جانی ناشی از آن برای این عزیز و احتمال بروز شرایطی غیر قابل بازگشت، از این عضو هیأت مدیره و سخنگوی خود اکیداً تقاضا میکند که هرچه سریع تر به اعتصاب غذای خود پایان دهد.
کانون صنفی معلمان تهران
۲۴ تیر ۱۳۹۷
محمود بهشتی لنگرودی، فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران از دوشنبه (۱۱ تیرماه) در اعتراض به نحوه برخورد قوه قضاییه و دادستانی با زندانیان سیاسی در اعتصاب بسر می برد.
این معلم زندانی، پنجشنبه ۲۱ تیر ۹۷ در نامه ای از زندان اوین، اعتصاب غذای خود را علنی کرد و گفت: «تأسف خودم را نسبت به آن دسته از مسئولان قضائی که اعطای مرخصی زندانیان صنفی ، سیاسی و عقیدتی را محدود و مسدود کرده اند اعلام می دارم.»
محمود بهشتی لنگرودی ۱۰ روز نخست این اعتصاب غذا را برای نشان دادن حسن نیت و ایجاد فرصت پاسخگویی برای مسوولین، بدون اعلام در رسانه ها و بدون اطلاع به همکاران سپری کرد، اما به دلیل عدم تحقق وعده های مسوولین زندان و همینطور بی پاسخ ماندن خواسته هایش اعتصاب غذای خود را رسانه ای کرد.
بهشتی لنگرودی از اعضای ارشد هیئت مدیره و دبیر کل سابق “کانون صنفی معلمان ایران است که از سال ۸۳ تاکنون چندین بار به دلیل فعالیتهای صنفی بازداشت و ماهها در انفرادی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مورد بازجویی و تشکیل پرونده و محکومیت در دادگاههای (غیر علنی) انقلاب اسلامی قرار گرفت ایشان در سه دادگاه درسالهای ۸۵و ۸۹ و ۹۴ به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی وخارجی, و تبلیغ علیه نظام (بدون مستندات قانونی) توسط قاضی صلواتی و مقیسه مجموعا به ۱۴ حبس محکوم شده است که شامل ۴سال تعلیقی ، ۵سال تعزیری و ۵ سال حکم بدوی است.
این فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران که در ۳ پرونده مجزا در شعبه های ۱۵ و ۲۸ دادگاه انقلاب در مجموع به ۱۴ سال حبس محکوم شده بود، با اعمال ماده ۱۳۴ از طرف شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب، حکم وی به ۵ سال حبس کاهش یافت.
«محمود بهشتی لنگرودی» در خرداد ۱۳۳۹ در شهرستان لنگرود در استان گیلان به دنیا آمد. در همین شهر بزرگ شد و به مدرسه رفت. در سال ۱۳۶۲ در رشته ادبیات عرب، مدرک لیسانس خود را دریافت کرد و از همان سال به صورت حقالتدریسی در آموزش و پرورش مشغول به کار شد، تا اینکه هفت سال بعد توانست به استخدام رسمی در بیاید. در همان سال ۶۲ و با آغاز معلمی با آدینه مرادعلی بیگی نیز ازدواج کرد. ازدواجی که ابوذر و سارا ثمره آن هستند. بهشتی لنگرودی به گفته خود از سال ۱۳۷۸ فعالیتهای صنفی خود را در جهت بهبود وضعیت صنفی معلمان آغاز کرد. فعالیتی که برای او هزینههای سنگین در پی داشت و در دهههای ۸۰ و ۹۰ بارها پای او را به دادگاه و زندان باز کرد.