تنی چند از زندانیان غیردرویش و از مردم عادی و رهگذرانی که ۳۰ بهمن سال ۹۶ در حادثه موسوم به گلستان هفتم به ظن درویش بودن بازداشت شدند و همچنان در زندان هستند، با انتشار نامهای از مردم خواستند سکوت خود را نسبت به ظلمهایی که بر درویشان گنابادی اعمال میشود بشکنند.
این زندانیان با اظهار این که «خوشحالیم که در آن شب تاریخی همراه درویشان بودهایم» از حضور خود در تحصن درویشان محبوس در زندان تهران بزرگ خبر دادهاند.
متن کامل نامه این زندانیان به شرح زیر است:
” بنیآدم اعضای یک پیکرند “
ما شهروندان این کشور که درویش نیستیم و در شب حادثهی گلستان هفتم در بطن ماجرا حضور داشتیم و همانجا بازداشت شدیم بر آنیم که با انتشار این نامه مطالبی را برخلاف آنچه از رسانههای دولتی و صدا و سیما پخش شده است به اطلاع شما مردم همیشهساکت و خاموش برسانیم.
ما شاهد عینی اتفاقات بلند گلستان هفتم بودهایم و با دو چشم خود ساچمههایی را که تن درویشان را درید و چشم آنان را نابینا کرد دیدهایم. چشمان غمگین ما شهادت میدهد که چگونه باتوم بر بدنهای آنها فرو میآمد و گازهای اشکآور راه تنفسشان را میبست و نهتنها مردان، که زنان و کودکان آنان از ناسزا و ضرب و شتم بینصیب نمیماندند. ما شاهد جاری شدن جوی خون درویشان در سحرگاه اولین روز اسفندماه در خیابان گلستان هفتم بودیم.
با تنی سراسر جراحت، همراه درویشان، بدون صورت گرفتن امور درمانی به زندان آورده شدیم و همراه با ایشان شاهد تمام توهینها و هجمههای تبلیغاتی و بیقانونیها در دادسراها و دادگاهها بودهایم تا جایی که ناممان را داعشی و اغتشاشگر گذاشتند و از داشتن وکیل محروم شدیم. در این میان، درویشان را تنها یک دغدغه و دلنگرانی بود و هست؛ آنان دلنگران پیرشان دکتر نورعلی تابنده هستند و همچون محمد راجی و محمد ثلاث تا پای جانشان در راه عشق به او استوارند.
ما شهادت میدهیم که در این چهار ماه که از حبس درویشان میگذرد لحظهای از مقاومت و ایستادگی در برابر ستم از پای ننشستهاند و به هر روشی -خواه با امتناع از حضور در دادگاههای فرمایشی به دلیل محرومیت از حق وکیل و خواه با رقص و پایکوبی پس از اعلام احکام سنگین دادگاه انقلاب- اعتراضشان را ابراز میدارند.
درویشان زندانی اینک روزهاست که در اعتراض به ضرب و شتم زنان درویش در زندان قرچک روبروی افسر نگهبانی زندان تحصن کردهاند. در این مدت که ما با آنان همبند بودهایم نور واقعیِ «بنیآدم اعضای یک پیکرند» در دلمان روشن شده است. خوشحالیم که در آن شب تاریخی همراه درویشان بودیم و هماکنون با ایشان همراه و در تحصن هستیم و منتظریم برای روزهای بزرگ و شیرین آینده. انتظاری با مقاومت و ایستادگی نه با سکوت و خمودگی.
آیا سکوت ما به منزله مهر تأیید بر این ظلم و بیعدالتیها نخواهد بود؟
علی محمدشاهی
امیر نوری
حیدر تیموری
امین سلیمانی
کیانژاد حسنی
علی قمری
مصطفی شیرازیان