۴۰ تن از دراویش گنابادی، در شعب ۱۵ و ۲۶ به ریاست قاضی صلواتی و قاضی احمدزاده، با اتهامهای امنیتی، به ۲ تا ۷ سال حبس تعزیری، شلاق و نفی بلد، محکوم شدند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، ۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۷، برای دست کم ۴۰ تن از دراویش گنابادی بازداشتی حادثه گلستان هفتم، در شعب ۱۵ و ۲۶ به ریاست قاضی صلواتی و قاضی احمدزاده، احکام ۲ تا ۷ سال حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و ۲ سال تبعید به سیستان و بلوچستان، با اتهامهای امنیتی، مانند بر هم زدن نظم عمومی و بر هم زدن امنیت ملی، صادر شد.
گزارش شده است تنها در سه مورد از احکام فوق، بهنود رستمی، حمید عشایری و احمد بَراکوهی، مجموعا به ۱۶ سال حبس تعزیری و ۶ سال تبعید به سیستان و بلوچستان محکوم شدند.
بهنود رستمی، به ۷ سال، حمید عشایری، ۲ سال و احمد بَراکوهی به ۷ سال، حبس تعزیری و هر کدام دو سال تبعید به سیستان و بلوچستان، با اتهامهای امنیتی مانند بر هم زدن نظم عمومی و بر زدن امنیت ملی و مواردی مشابه محکوم شدند.
منابع مطلع خبر از عدم روند قانونی دادرسی پرونده دراویش بازداشتی داده اند به نحوی که هیچ کدام از دراویش بازداشتی حق برخورداری از وکیل نداشتند و تمامی آنها در دادگاه های چند دقیقه ای با احکام سنگینی مواجه شده اند.
بهنود رستمی درویشی که در حادثه گلستان هفتم توسط لباسشخصیها به وضعی غیرانسانی شکنجه و بازداشت شده بود پس از ۹۰ روز بازداشت و بدون بهرهمندی از حق وکیل با رای صادره از شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۷ سال زندان تعزیری و ۲ سال تبعید به سیستان و بلوچستان محکوم شده است، در دفاعیه خود خطاب به قاضی صلواتی رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب گفته است: «شما یک ماشین تایپ هستید، نه یک قاضی و قضاوت هم نمیکنید بلکه حکمی را که از بالا و پیش از دستگیری دراویش گنابادی به شما ابلاغ شده است صادر میکنید.»
احمد بَراکوهی نیز دیگر درویش گنابادی است که در حادثه گلستان هفتم یک چشم خود را در اثر حمله لباسشخصیها و عدم درمان به موقع در زمان بازداشت، از دست داد. با این حال مقامات قضایی از تشکیل پرونده پزشکی قانونی برای وی و درویشان مجروح دیگر جلوگیری کردهاند.
گفتنی است، محمد راجی یکی از درویشانی که در ناآرامیهای خیابان گلستان هفتم در منطقه پاسداران تهران از سوی ماموران امنیتی بازداشت شده بود، در بازداشتگاه اگاهی شاپور بر اثر ضربات وارده کشته شده است.
این درویش گنابادی شب دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ازسوی تعداد اندکی از خانواده و با حضور نیروهای امنیتی و انتظامی در شهرستان الیگودرز به خاک سپرده شد.”
محمدرضا ثلاث، از دراویش گنابادی و راننده ۵۱ ساله ساکن بروجرد است که در جریان حمله پلیس و لباس شخصیها به دراویش گنابادی در سیام بهمن ماه و به اتهام حمله با اتوبوس به سه مامور پلیس و قتل آنان بازداشت شده است، در فرایندی شتابزده ، طی یک ماه و نیم حکم اعدامش (قصاص) صادر و در دادگاه تجدید نظر نیز تایید شد. سعید اشرفنژاد، یکی از وکلای مدافع این درویش گنابادی روز نوزدهم اردیبهشت اعلام کرد پرونده در مرحله استیذان و اجازه نهایی رئیس قوه قضائیه است و احتمال دارد او به زودی اعدام شود.
زینب طاهری روز ۲۵ اردیبهشت و پس از ملاقات با محمد ثلاث، نوشت در پی ضرب و شتم، علاوه بر شکستن جمجمه، بینایی و شنوایی موکلش نیز به طور جدی آسیب دیده است: «محمد ثلاث پرده از شکنجه و ضرب و شتم خودش توسط ماموران تا سر حد مرگ برداشت، به گونه ای که براثر این ضربات ۱۷نقطه جمجمه وی دچارشکستگی شده، بینایی وی تقریبا از دست رفته است، شنوایی او آسیب جدی دیده و زیر فشار چنین شرایطی مجبور به اعتراف اجباری شده.»
سازمان دیدهبان حقوق بشر با انتشار بیانیهای از مقامات قوهی قضاییهی ایران، خواسته بود، حکم اعدام عضوی از جامعهی دراویش گنابادی (محمد ثلاث) را متوقف و دیگر دراویش زندانی را که در بازداشت بسر می برند آزاد کنند.
درگیری نیروهای امنیتی با دراویش از اواسط بهمن ۹۶ در مقابل منزل نورعلی تابنده، قطب دراویش صورت گرفت بود و پس از آن تحصن و تجمع دراویش گنابادی مقابل کلانتری ۱۰۲ در خیابان پاسداران در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، یکی از دراویش به خشونت و درگیری با ماموران انتظامی کشیده شد. در جریان این درگیری سه پلیس و یک عضو بسیج کشته و بیش از ۳۰۰ نفر از دراویش معترض، بازداشت شدند.
سابقه سلسله نعمت اللهی به شاه نعمت الله ولی از عرفای قرن نهم هجری (پانزدهم میلادی) باز می گردد که در ماهان کرمان مدفون است.
پیروان این سلسله طریقت در قرن نوزدهم به سه شاخه ذوالریاستینی (منورعلیشاهی)، گنابادی (سلطانعلیشاهی) و صفی علیشاهی (صفائی) تقسیم شدند که شاخه گنابادی در شیوه های خود تفاوتهایی با دو شاخه دیگر دارد و به اهل شریعت نزدیکتر است، تا آنجا که مکانهای تجمع این سلسله به جای خانقاه حسینیه نامیده می شود و مشایخ آن به جای اخذ اجازه ذکر، مجوز اقامه نماز می گیرند.
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبی ترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سال های قبل از انقلاب می رسد؛ اما در سال های اول دهه ۱۳۸۰ خورشیدی با انتشار شماری از کتاب های ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم می کردند، رفته رفته جو سنگین تری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمت اللهی با تخریب برخی از حسینه ها و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.