فراخوان فعالین کارگری در بند به مناسبت روز جهانی کارگر
جمعی از فعالین کارگری در بند به مناسبت روز جهانی کارگر، فراخوانی برای تشکل و فعالیت سازمانی سراسری منتشر کردند.
در بخشی از این فراخوان آمده است: «بدون شک این میدان مبارزه است که ادعاها را ثابت یا رد خواهد کرد، اما وقتی پراکندگی را از بین نبریم و در نقطه عطف مبارزات طبقاتی شکست بخوریم، دیگر هیچ توجیهی نمیتواند اهمال و کوتاهی، فرقهگرایی، خود به خودیسم، کیش شخصیتی، عدم استفاده از تجربیات دهه سی و دوران انقلاب ۵۷ و… را پنهان کند. ما از شما میخواهیم به سرنوشت طبقه کارگر که به همبستگی طبقاتی و تشکلیابی سراسری صنفی – سیاسی بستگی دارد، در حد توان خود جواب عملی بدهید.»
نسخهای از فراخوان «سعید شیرزاد»، «محمد جراحی»، «علی امیر قلی»، «شاهرخ زمانی»، «مهدی فراحی شاندیز» و «افشین حیرتیان» شش فعال کارگری زندانی، در اختیار «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» قرار گرفته که در پی میآید.
برای نبرد آگاهانه و سازمانیافته علیه ستم و نابرابری در اتحادیه و حزب سراسری کارگری متشکل شوید
همزنجیران؛
سلام و دوردهای آتشین ما کارگران و فعالین زندانی را از زندانهای جمهوری اسلامی بپذیرید.
در شرایطی به روز رزم و اتحاد جهانی کارگران علیه بهرهکشی و استبداد سرمایهداری و روز لغو استثمار و ایجاد حاکمیت شورایی و دمکراتیک کارگران و زحمتکشان نزدیک میشویم که تحت حاکمیت نظام سرمایهداری ایران به عنوان مباشر و شریک شرکتهای چند ملیتی، به بهای تشدید مناسبات بهرهکشی از کارگران و ستمدیدگان در پیاده کردن سیاستهای ضد بشری آنها مخصوصا برنامههای صندوق بینالمللی پول (صندوق نزولخواری و پولفروشی) هستیم.
اهم این برنامهها و سیاستها عبارتند از؛
۱- تصویب مجدد دستمزدهای یک چهارم زیر خط فقر.
۲- بردگی ۹۳ درصدی کارگران از طریق اجرای قراردادهای سفید امضا و موقت.
۳- برداشتن گمرکات مرزی و واردات کالاهای بنجل و غیر ضروری مانند؛ از سنگ قبر و کالاهای لوکس گرفته تا شکر و قطعات، به جای کالاهای مورد نیاز اولیه زندگی انسانها و نابودی ۸۰ درصدی تولید و بیکارسازی میلیونی کارگران.
۴- تصاحب و خودیمانیسازی تولید، معدن، خدمات، با اسم رمز خصوصیسازی.
۵- برداشتن یارانهها و تبدیل تمام عرصههای نیاز حیاتی مردم مانند آب، برق، سوحت، نان، تحصیل و درمان به حیاط خلوت سرمایهداری در بهرهکشی چندگانه از مردم.
۶- دزدی، اختلاس و غارت هزاران میلیاردی ثروتها و منابع عمومی مانند ۲۲۰ هزار میلیارد پول بانکها که توسط جناحهای حکومتی اصولگرا و اصلاحطلب به صورت وامهای رانتی گرفته شده و با گردنکلفتی پس داده نمیشود و…
و در نتیجه؛
با فروپاشی مناسبات اقتصادی – اجتماعی و با بالاترین آمار تورم، گرانی، بیکاری، بیمسکنی، اعتیاد، طلاق، افسردگی و خودکشی در میان ۸۰ درصد مردم زیر خط فقر طبق آمارهای جهانی، یکی از ثروتمندترین و غنیترین کشورهای جهان با رتبه دهم معدن و دیگر ثروتها را به جهنم فقر و گرسنگی، تباهی و بیآیندگی لگدمالشدگان و بهشت برین مولتی میلیادرها تبدیل کردهاند؛ تحت شرایط فوق و با افزایش فاصله و تضاد طبقاتی و همچنین تبعیض و نابرابری، تنفر، نارضایتی، اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمان، پرستاران، بازنشستگان، زنان، جوانان و ملل تحت ستم به اوج خود رسیده است.
جمهوری اسلامی برای بقای تسلط و ادامه روند استثمار و چپاول ثروتهای عمومی و مقابله با مبارزات هردم افزاینده ستمکشان و جلوگیری از همبستگی طبقاتی – سراسری کارگران و مزدبگیران هرگونه فعالیت آگاهانه و تشکلهای مستقل مبارزاتی کارگری و مردمی را به شدت سرکوب میکند؛ همبستگی طبقاتی – سراسری کارگران و مزدبگیران و فعالیت آگاهانه و تشکلهای مستقل مبارزاتی کارگری و مردمی به عنوان اهرم سازمانیابی آگاهانه و با برنامه در به دست آوردن مطالبات اساسیشان مورد سرکوب، دستگیری و زندان قرار میگیرد.
همچنین جمهوری اسلامی با استفاده از انواع سرکوبها در مقابله با مبارزات جاری، از حکومت نظامی در کارخانجات و موسسات بزرگ، با استفاده از حراست و بسیج مسلح و با استفاده از تشکلهای زرد مافیای خانه کارگر، به خواستههای کارگران و مردم جواب میدهد، نمونههای از اعمال سرکوبگرانهای جاری را که میتوان مثال زد، عبارتند از:
سرکوب اعتصابات، در زندان نگهداشتن رهبران و فعالین کارگری، معلمان، دانشجویان، زنان و فعالین هویتطلب و دستگیری گسترده فعالین و پیشروان کارگری و مردمی، تهدید به اجرای حکم تعلیقی ده ساله آقای عبدی دبیر کانون صنفی معلمان توسط سربازان گمنام مولتی میلیادرهای حاکم، دادن حکم شش و نیم ساله حبس به جعفر عظیمزاده، سه و نیم ساله حبس برای جمیل محمدی، دادن حکم زندان و شلاق به ۵ کارگر از رهبران کارگران چادرملو، دادن حکم دوباره نه و نیم ساله به بهنام ابراهیمزاده عضو شورای نمایندگان کمیته پیگیری ایجاد تشکلهای کارگری، بلاتکلیفی ده ماهه شیرزاد از فعالین کارگری، و دستگیری گسترده فعالین کارگری در کردستان از جمله کوروش بخشنده، یوسف آبخرابات، محمد مولایی، واحد سیده، نظام صادقی و… نمونه مشتی از خروار از اعمال ضد مردمی و ضد کارگری دولت سرمایهداری اسلامی به عنوان نوکر و جیرهخوار طبقه سرمایهدار ایران و جهان میباشد.
اما همهای این خفقان و سرکوبهای وحشیانه نتوانسته جلوی اعتراضات و اعتصابات کارگران، معلمین، و دیگر ستمدیدگان را سد کرده و از دامنه آنها بکاهد؛ مبارزات معلمین و کارگران مخصوصا اعتصابات معلمان در اسفندماه سال قبل و فروردینماه امسال و کارگران ایرانخودرو در اسفندماه سال گذشته و… نشان از آمادگی و پتانسیل مبارزاتی بالای کارگران و زحمتکشان میباشد و لیکن به دلیل نبود تشکلهای سراسری از جمله اتحادیههای سراسری این مبارزات نتوانسته به صورت ملی و سراسری در برابر سیاستهای یکپارچه و برنامهریزی شده سرکوب مادی دولت سرمایهداری ارتقاع یابد و از بیبرنامگی، خود به خودیسم و پراکندگی رنج میبرد و نمیتواند دشمن طبقاتی را در سطح ملی به عقبنشینی وادار نماید، و با کمال تاسف شنیدهایم تشکلهای مستقل موجود حتی برای امضا کردن بیانیه مشترک اول ماه می به سه طیف تقسیم شدهاند.
دشمن هر روز بیشتر از قبل یکپارچه میشود. حتی تا آن حدی که از ترس خطر انقلاب، ضمن رقابت شدید با هم و فحش و ناسزا گفتن به یکدیگر، برای افزایش آتش در منطقه در جهت جلوگیری از انقلاب به شدت همکاری میکنند؛ ولی مدعیان رهبری کارگری دچار انحرافات مختلف و… شده نه تنها اقدام به ایجاد همبستگی میان کارگران نمیکنند؛ بلکه با صد افسوس تبدیل به مانع میگردند. شرایط کنونی جامعه و نوع نگرش جهان به منطقه و به حرکتهای مبارزاتی مردم ایران مانند حرکتهای اعتراضی معلمان و کارگران و پرستاران و… نشاندهنده این است که اعتراضات با شدت رو به گسترش در آینده نزدیک هستند.
برای اینکه دشمن نتواند ایران را به منطقه در حال آتش تبدیل کند؛ تنها راه، همبستگی طبقاتی زحمتکشان است و این تنها از طریق قبول همکاری میان تشکلهای مستقل موجود ممکن خواهد شد. بر این مبنا ما از تمامی تشکلهای موجود مانند سندیکاها، کمیتهها و اتحادیهها و… به عنوان هشدار جهت جواب دادن به ضرورت تاریخی میخواهیم در رابطه با مطالبات روزمره و اولیه کارگران و معلمان و… خود را گرفتار خردهکاری نکنند و دست به اقدامات مشترک بزنند و البته اقدام مشترک در زمان کنونی بدون شک با امضای بیانیه برای روز جهانی کارگر میتواند نشان بدهد چه کسی و چه کسانی واقعا در جهت منافع کارگران قدم برمیدارند.
بدون شک این میدان مبارزه است که ادعاها را ثابت یا رد خواهد کرد، اما وقتی پراکندگی را از بین نبریم و در نقطه عطف مبارزات طبقاتی شکست بخوریم، دیگر هیچ توجیهی نمیتواند اهمال و کوتاهی، فرقهگرایی، خود به خودیسم، کیش شخصیتی، عدم استفاده از تجربیات دهه سی و دوران انقلاب ۵۷ و… را پنهان کند. ما از شما میخواهیم به سرنوشت طبقه کارگر که به همبستگی طبقاتی و تشکلیابی سراسری صنفی – سیاسی بستگی دارد، در حد توان خود جواب عملی بدهید.
همچنین باید توجه داشته باشیم در رابطه با پیشبرد سرکوب عریان و برای حفظ غارتگران بخشی از سربازان، نظامیان، و نیروهای امنیتی که خود هیچ سهمی در غارت و بهرهکشی مردم ندارند و با شعارهای مختلف حکومت اسلامی فریب مافیای ثروت و قدرت را خوردهاند، باید بدانند، مبارزات حقطلبانه و آزادی و برابریخواهانه کارگران، معلمان، پرستاران به عنوان تامینکنندگان اصلی تولید، آموزش و درمان کل جامعه و از جمله خانواده و خود همین فریبخوردگان که آنها نیز بدون اینکه بدانند دچار و گرفتار و تحت فشار ظلم و ستم و تبعیض و بهرهکشی و نابرابری چپاولگران حاکم هستند.
هرگونه پیشروی در این مبارزه از جمله کسب آموزش، درمان، مسکن رایگان و دیگر تامینات اجتماعی به نفع آنان نیز خواهد بود. در مقابل عدم موفقیت کارگران و مردم، جمهوری اسلامی بیشتر جنایات خود را ادامه و گسترش خواهد داد که شما نیز از یاد نبرید و به خود آیید که حاکمان زر و زور و تزویر در شکل حکومت اسلامی، پس از ۳۶ سال غارت و چپاول، با شعارهای اسلامی از شما در سرکوب تودهها سو استفاده کردهاند؛ تا حاکمیت ضد انسانی و سرمایهدارانه خود را حفظ کنند، در ظاهر با شعارهای پر طمطراق ولی در واقع نوکری رذیلانه سرمایهداری جهانی را برای خود دست و پا کرده و به عنوان شریک و مباشر اقتصادی و سیاسی شرکتهای چند ملیتی و سرمایه جهانی عمل کردند و هرگاه لازم دیدند نیروهای خدمتگزار خود را حتی آنهایی که در چپاول شریک بودند را نیز سر به نیست کردند. شما هم بدانید پس از استفاده ابزاری از شما، با شما نیز همانگونه که با سعید امامیها که او را کشته و به زنش تجاوز کرده و یا به ذلت و خواری انداخته و در مقابل دید میلیونها مردم با افرادی مهمی مانند قاضی حداد و قاضی مرتضوی به عنوان مهره سوخته رفتار کردند، با شما بدتر از آن رفتار و به خانواده و زنانتان تجاوز خواهند کرد. این رفتار پایهای و نهایی جمهوری اسلامی سرمایهداری با مهرهها و ابزارهای حاکمیت خود است، که در هر دورهای نسیب بخشی از مامورانش میگردد. همه این حرکتهای جمهوری اسلامی سرمایهداری از ترس حرکتهای اعتراضی مردم است؛ پس بدانید و آگاه و هشیار باشید که در مقابل اراده ۸۰ میلیونی مردم، هیچکسی را یارای مقاومت نیست.
طبقه ۱۴ میلیونی کارگران ایران با بیش از ۵۰ میلیون خانوار به عنوان گردانی از ارتش چند میلیاردی کارگران جهان، به عنوان نیروی اصلی تولید و تغییر انقلابی جهان است که همراه، همگام و همسو با دیگر زحمتکشان؛ برای عبور از بحران هویت و بیبرنامگی، پراکندگی، خودبه خودیسم و با تکیه به آگاهی، تجربه و تشکل انقلابی در رسیدن به نان و آزادی و تعین و ایجاد شوراهای دمکراتیک سرنوشت اجتماعی و اقتصادی، سیاسی جامعه را رقم میزند. همچنین برای دستیابی به خواستهای فوری مانند حق ایجاد تشکل مستقل، حق اعتصاب و اعتراض، اشتغال دایم، دستمزدهای متناسب با تورم، آزادی بیان، قلم، مطبوعات، احزاب و تدوین قانون کار پیشرو و تضمین کننده مطالبات بیان شده توسط نمایندگان واقعی کارگران و مزدبگیران، نیاز به تشکلهای صنفی – سیاسی مستقل طبقاتی خود (یعنی اتحادیههای سراسری متشکل از تمامی بخشهای کارگری از جمله صنعت، معدن، ساختمان، کشاورزی و خدمات، نفت و بیکاران که باید متحد و یکپارچه شوند) دارند، فقط در چنین صورتی میتوانند به مقاومت و مقابله با تشدید سرکوب و بهرهکشی بیشتر و سازمانیافته و برنامهریزی شده دولت و کارفرمایان برخیزند.
طبقه ۵۰ میلیونی کارگران!
۱۱ اردیبهشت را به روز اتحاد و اعتصاب سراسری برای تحقق شعار حق تشکل، حق اعتصاب به عنوان اساسیترین ابزار مبارزه برنامهریزی شده و سازمانیافته با اخراج و گرسنگی و تشدید استثمار تبدیل کنیم؛ تنها چاره ما در مقابل قدرت و اتحاد طبقات حاکم و ظالم و ستمگر، وحدت و تشکیلات یعنی متشکل شدن در اتحادیهها و حزب سیاسی سراسری کارگری میباشد.
فعالین، تشکلها و پیشروان کارگری؛
با ایجاد شورای موسس فدراسیون سراسری مرکب از تمامی تشکلهای موجود و با ایجاد هیاتهای موسس در محل کار کارگران و صنوف و با ایجاد صندوقهای اعتصاب و کمیتههای برگزاری هرچه با شکوهتر مراسم اول ماه مه و با ایجاد محافل آگاهگرانه و ارایه آگاهی طبقاتی در میان کارگران به وظیفه و رسالت تاریخی – انسانی به خصوص وظیفه طبقاتی خود عمل کنید.
فعالین، کمیتهها، سندیکاهای کارگری، کانونهای صنفی معلمان و نمایندگان پرستاران و بازنشستگان!
نیازهای وحدت عمل، عمل مشترک برای برگزاری مشترک روز کارگر و روز ملی معلم (روز شهادت ابوالحسن خانعلی) علیه تبعیض و ستم و نابرابری و برای کار، نان، مسکن و آزادی با ایجاد کمیته مشترک برگزاری، از قبل با برنامهریزی به برگزاری با شکوه، سازمانیافته و سراسری، و تاثیرگذار به این روزهای تاریخی کمک کنیم.
زندهباد اول ماه می، روز پیکار جهانی کارگران علیه نظام سرمایهداری
زندهباد اتحاد و مبارزه آگاهانه و متشکل کارگران، معلمان، دانشجویان علیه بهرهکشی و استبداد
زندهباد آزادی، زندهباد حاکمیت شورایی دمکراتیک کارگران و ستمدیدگان
۱- سعید شیرزاد
۲- محمد جراحی
۳- علی امیر قلی
۴- شاهرخ زمانی
۵- مهدی فراحی شاندیز
۶- افشین حیرتیان
۲۳ فروردینماه ۱۳۹۴
پینوشت:
روز ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰، معلمان در میدان بهارستان دست به اعتصاب و تحصن زدند. دکتر ابوالحسن خانعلی در آن تحصن، با شلیک تیری توسط پلیس به شهادت رسید و در ۱۸ اردیبهشت همان سال در اجتماع دیگری، معلمان طی قطعنامهای، روز ۱۲ اردیبهشت را به خاطر شهادت خانعلی، روز معلم نامگذاری کردند.