همسر مریم اکبری منفرد زندانی عقیدتی بند زنان اوین که ۶ سال و ده ماه از مرخصی محروم است به کمپین بین المللی حقوق بشر گفت که «علیرغم تودیع وثیقه یک میلیارد و صد و پنجاه میلیون تومانی از مرخصی او جلوگیری می کنند.»
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، مریم اکبری منفرد، دو روز بعد از عاشورای ۱۳۸۸،در ۸ دی ماه این سال، بازداشت و به اتهام محاربه از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال زندان محکوم شد. او از روز بازداشت در سال ۸۸ تاکنون ۶ سال و ده ماه است که به مرخصی نیامده است.
حسن جعفری، همسر مریم اکبری منفرد، به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «در سال ۱۳۹۲ به ما گفتند که برای مرخصی وثیقه بیاورید یک میلیارد و صد و پنجاه میلیون تومان وثیقه خواستند. سند جور کردیم بردیم، هزینه کارشناسی هم دادیم اما نگذاشتند نه برای جراحی دخترم به مرخصی بیاید نه برای اولین روز مدرسه دختر دیگرم. پی گیری ها هم نتیجه نداد دو سال و نیم است سند خوابیده در دادگاه و می گویند وزارت اطلاعات با مرخصی موافقت نکرده. هیچ کسی هم جوابگو نیست نمی دانیم کجا مراجعه کنیم. هفت سال است می رویم دادستانی حتی یکبار هم دادستان را ملاقات نکرده ایم. دادیار ناظر زندان که آقای خدابخشی بود و الان آقای حاجیلویی است هنوز نتوانستیم اینها را هم ملاقات کنیم بگوییم درد ما چی است، مشکل ما چی است و کجا باید مراجعه کنیم و از چه کسی پی گیری کنیم، هیچ جوابی به ما نداده اند.»
او با اشاره به اینکه همسرش به دلیل گذراندن نیمی از حکم، مشمول آزادی مشروط است، گفت: «ما تاکنون سه بار درخواست اعاده دادرسی کردیم که نتیجه ای نداشت. در دادگاه که اجازه نداده بودند وکیل خودمان انتخاب کنیم و وکیل تسخیری معرفی کردند. اما حالا وکیل گرفته ایم و درخواست تخفیف در مجازات کردیم چون نیمی از محکومیت زندان را گذرانده و مشمول آزادی مشروط می شود. بعد از شش سال و نیم پرونده را فرستادند شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور در قم. رئیس این شعبه آقای جعفری بعد از ۵ ماه گفت که این پرونده ربطی به انها. ندارد. او گفت که این پرونده در تهران بوده، خودش تهران است جرمش تهران بوده و ربطی به ما ندارد. یعنی بعد از ۵ ماه که ما پی گیری کردیم هیچ کاری نکردند و پرونده را برگرداندند تهران، حالا باید ببینیم کجا می فرستند. این وضعیت پرونده است»
مریم اکبری منفرد به گفته همسرش موقع بازداشت زنی ۴۰ ساله و خانه دار بوده است. آقای جعفری به کمپین المللی حقوق بشر در ایران گفت: «اعضای خانواده خانم من در دهه ۶۰ اعدام شده اند و خواهر و برادرش عضو مجاهدین هستند آن زمان پایگاه اشرف در عراق بودند و همسر من چند بار تلفنی با آنها صحبت کرده بود. همین شد اتهام او. در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، موقع محاکمه همسرم بودم.بچه کوچکم بغلم بود و قاضی صلواتی به خانم ام گفت تو جور خواهر و برادرهایت را می کشی. بعد من ماندم و سه دختر بچه که الان شش سال و نیم است مادرشان در زندان است. این وضعیت ما است والا اگر ما را دوست ندارند در این مملکت، یک کاغذی بدهند ما برویم بیرون از این مملکت زندگی بکنیم الان [نزدیک] ۷سال است همسر مرا برده اند و من با سه دختر بچه مانده ام یک پایم دادستانی است یک پایم زندان و یک پایم کار و بچه ها.»
رضا اکبری منفرد، برادر مریم اکبری منفرد هم در زندان رجایی شهر زندانی است. او به اتهام اجتماع و تبانی و هواداری از سازمان مجاهدین خلق به ۵ سال و نیم زندان محکوم شده و از دی ماه ۱۳۹۱ در حال سپری کردن محکومیت خود است.
مریم اکبری منفرد، ۲۶ مهرماه امسال در نامه ای سرگشاده از زندان اوین خواستار دادخواهی و تحقیق درباره اعدام اعضای خانواده اش در دهه ۶۰ شده است. او در این نامه با عنوان «آنچه بر من و خانواده ام در این چند دهه گذشت» نوشت: با توجه به اینکه اعلام شکایت در مراجع بین المللی تنها پس از آن ممکن است که به مجع داخلی شکایت شده باشد؛ و با عنایت به مستندات و مستدلات یادشده، اینجانب خواستار تحقیق پیرامون موضوع اعدام غیرقانونی خواهر و برادر خود و روشن شدن جزییات آن، از جمله مسئولان واقعه مرگ آنان، دریافت کیفرخواست و سایر مدارک پروندههای آنان و رسیدگی کیفری وفق قوانین موضوعه به خصوص اصل ۳۴ قانون اساسی که دادخواهی را حق مسلم هر فرد میداند میباشم.»
یکی از خواسته های خانم اکبری منفرد در این نامه اعلام محل دفن خواهر و برادر اعدم شده اش بود. او نوشت: «با توجه به اینکه نشانی محل دفن آنها هیچگاه به خانواده اعلام نشده است، درخواست روشن شدن چگونگی فوت و محل دفن آنها را نیز دارم.»
مریم اکبری منفرد در این نامه درباره اعضای اعدام شده خانواده اش توضیح داد و نوشت: «سه برادر و یک خواهرم در دهه ۶۰، در زندان اعدام شدند. برادر کوچکترم، عبدالرضا اکبری منفرد، در سال ۵۹ و در حالیکه دانش آموز بود و فقط ۱۷ سال داشت، بازداشت شد. جرمش پخش نشریه مجاهد بود. او سه سال تمام در سلولهای انفرادی زندان گوهردشت – رجایی شهر – به سر برد و با وجود این که در دادگاه انقلاب تهران به سه سال حبس محکوم شده بود، تا سال ۶۷ در زندان نگه داشته شد و سرانجام در مرداد همان سال، با جمع کثیری از زندانیان» اعدام شد.
او در معرفی دومین عضو اعدام شده خانواده خود نوشت: «علیرضا اکبری منفرد، برادر دیگرم، در ۱۷ شهریور سال ۶۰ دستگیر و در ۲۸ شهریور همان سال در زندان اعدام شد. تمام فرایند دستگیری، محاکمه و اجرای حکم او، در ۱۰ روز طی شد.»
سومین عضو خانواده اکبری منفرد که در زندان اعدام شد در این نامه «رقیه اکبری منفرد» معرفی شده است. مریم اکبری منفرد در نامه دادخواهی خود از زندان درباره چگونگی اعدام خواهرش نوشت: «در مراسم شب هفت علیرضا اکبری منفرد «ماموران به خانه ما حمله کردند و تعدادی از مهمانان را دستگیر و به زندان اوین و کمیته مشترک منتقل کردند. در میان دستگیر شدگان، مادر و خواهرم، رقیه اکبری منفرد حضور داشتند. مادرم پس از پنج ماه از زندان آزاد شد اما خواهرم، که از سوی دادگاه به هشت سال زندان محکوم شده بود، در مرداد سال ۶۷ و در حالیکه در حال گذراندن سالهای پایانی دوران محکومیتش بود، اعدام شد.»
درنامه مریم اکبری منفرد، چهارمین عضو خانواده او که در زندان کشته شد نیز «غلامرضا اکبری منفرد» معرفش شده است. او نوشته است: «غلامرضا اکبری منفرد، برادر دیگرم، نیز در سال ۶۲ دستگیر شد و در سال ۶۴ و زیر شکنجه» کشته شد.