آدینه بیگی، همسر محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان که به دلیل وخامت حالاش در پی اعتصاب غذای خشک به بیمارستان امام خمینی منتقل شده است گفته: “به دلیل خونریزی معده داروهای تزریقی برای آقای بهشتی تجویز شده و از طرف دیگر کراتینین خوناش بالا رفته و به کلیه او فشار میآورد، پزشکان هم گفتهاند سرم نتوانسته این میزان را کاهش بدهد و احتمال دیالیز هم وجود دارد.” به گفته خانم بیگی، این معلم زندانی همچنان مصمم است که به اعتصاب غذا تا حصول نتیجه که شکستن حکم ناعادلانه دادگاه انقلاب درباره اوست، ادامه دهد.
آدینه بیگی با اشاره به این که همسرش جز فعالیتهای صنفی در چهارچوب قانون کار دیگری نکرده است، از دستگاه قضا خواست تا اجرای حکم را متوقف و امکان اعاده دادرسی را فراهم کند.
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی پیشین کانون صنفی معلمان ایران، که از اول اردیبهشتماه دست به اعتصاب غذای تر زده و در ۱۳ اردیبهشت ماه دست به اعتصاب غذای خشک زد، در سال ۱۳۹۲ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی به ۵ سال زندان محکوم شد. او همزمان با ابلاغ حکماش در خردادماه ۱۳۹۲ در صفحه شخصی فیسبوک خود نوشت: “آقای صلواتی حکمم را به من ابلاغ کرد. چهارسال زندان به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، یک سال زندان به اتهام تبلیغ علیه نظام، با احتساب چهار سال حبس تعلیقی جمعاً میشود ۹ سال زندان، به همین راحتی.”
خانم بیگی، همسر این فعال صنفی هم چنین در گفتوگو با کمپین تایید کرد که رسول بداقی معلم و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران، که به تازگی بعد از ۷ سال زندان آزاد شده بود در ملاقات روز یکشنبه (۱۹ اردیبهشت) با آقای بهشتی از سوی ماموران امنیتی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و زخمی و بازداشت شده است. به گفته همسر آقای بهشتی، آقای بداقی تا امروز (۲۰ اردیبهشت) آزاد نشده است.
آقای بهشتی لنگرودی روز دوشنبه ۲۰ اردیبهشت در نامهای خطاب به آملی لاریحانی نوشت: “آیا تاکنون از خود پرسیدهاید که معلمان بیسلاح چگونه میتوانند امنیت ملی را خدشهدار کنند؟ آیا حضور در تجمعات مسالمتآمیز، آنهم در مقابل خانه ملت، موجب اخلال در امنیت ملی میشود؟ آیا پذیرفتنی است که در آزادترین کشور دنیا، معلمان را به اتهام دفاع از حقوق همکاران خود به حبس و تبعید محکوم نمایند؟ به راستی کدام کشور استبدادزده را میشناسید که چنین احکامی را برای معلمان جامعه خود صادر کردهباشد؟ آیا زندانی کردن انسانهای بیگناه به مصلحت جامعه، ملت و یا حتی نظام است؟” او در ادامه آورد: “جناب آملی لاریجانی؛ بسیاری از بیگناهانی که به واسطه احکام ناعادلانه “دادگاههای انقلاب” هم اکنون در زندانها به سر میبرند و اتهاماتی مشابه دارند، جرمی جز اجرای یکی از اصول قانون اساسی که همانا امر به معروف و نهی از منکر است مرتکب نشدهاند. لذا نه تنها شایسته اینگونه احکام نبوده و نیستند، بلکه مطابق تمامی معیارهای انسانی، شرعی و اخلاقی میبایست مورد تشویق و تقدیر نیز واقع میشدند، چرا که در این فضای پر آشوب و نفسانی که بسیاری از انسانها جز به منافع فردی خویش نمیاندیشند، هنوز کسانی هستند که با نیات خیرخواهانه، از مال و جان خویش برای اصلاح امور مایه میگذارند و هزینههای آن را نیز تقبل میکنند.”
این معلم زندانی در پایان نامه خود نوشته است: “اگرچه ممکن است سخنان اینجانب موجب رنجش شما شود و ضابطان شما در صدد ایجاد پروندهای جدید برای نگارندهٔ این نامه برآیند؛ اما برای این بنده که از اول اردیبهشتماه و در اعتراض به احکام رنگارنگ و ناعادلانهای که برایم صادر گردیده، در اعتصاب غذا به سر میبرم و برای رساندن پیام تظلمخواهی خویش از جانم مایه گذاشتهام، چیزی برای از دست دادن باقی نماندهاست تا از آن وحشت داشته باشم.”
یک منبع مطلع از پرونده این معلم زندانی، روز نهم اردیبهشت ماه با تاکید بر اینکه او در سال گذشته بارها اعتصاب غذا کرده و روزهای زیادی را در اعتصاب غذا گذرانده، گفت: “سلامت او در خطر است، بدن او در این اعتصاب غذاها ضعیف شده و وزن زیادی هم کم کرده است اما حالا باز با گرسنگی دست و پنجه نرم میکند و خانواده او به شدت نگران وضعیت سلامتی او هستند.” این منبع با اشاره به ۲۵ سال سابقه تدریس این معلم زندانی گفت: “آقای بهشتی لنگرودی هیچ گناهی ندارد جز اینکه برای بهبود وضع آموزش، دانش آموزان و همکارناش تلاش کرده است. حالا به همین جرم به سالها حبس محکوم شده است. “
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی پیشین کانون صنفی معلمان در اعتراض به آنچه “احکام ظالمانه صادرشده از سوی دادگاه انقلاب” خوانده، در زندان اوین اعتصاب غذا کرده است. این معلم زندانی در بیانیهای که روز اول اردیبهشت ماه نسخهای از آن در وبسایت حقوق معلم و کارگر منتشر شد، نوشت: “تا زمان توقف اجرای حکم و برگزاری دادگاه علنی و قانونی مطابق اصل ۱۶۸ قانون اساسی دست به اعتصاب غذا خواهم زد و به جز آب، چای، قند و نمک چیز دیگری نخواهم خورد.” او همچنین نوشته است: “مسولیت هر اتفاق ناگواری که طی مدت اعتصاب غذا و یا پس از آن برایم پیش آید، متوجه تمام کسانی خواهد بود که در برابر تظلمخواهی اینجانب سکوت یا بیاعتنایی کنند.”
اسماعیل عبدی، دیگر معلم زندانی و دبیر کل کانون صنفی معلمان ایران که به دو اتهام “تبلیغ علیه نظام و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی” به شش سال حبس محکوم شده است، از روز ۱۰ اردیبهشت ماه اعتصاب غذا کرده است. یک منبع نزدیک به اسماعیل عبدی ۲۵ فروردین ماه به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت این اعتصاب “در اعتراض به امنیتی کردن فعالیتهای صنفی و تجمعات و اعتصابات کارگران و معلمان، دستمزدهای زیر خط فقر، ممنوعیت برگزاری مستقلانه و آزادانه روز جهانی کارگر و روز جهانی معلم، عدم شفافیت و عمل موثر سازمان جهانی کار ILO در قبال نقض حقوق بنیادین کارگران و معلمان ایران و با خواست خارج کردن اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی کشور” و دیگر اتهامات امنیتی از پروندههای مفتوح کارگران و معلمان معترض و برداشتن اینگونه اتهامات جعلی و ساختگی از پروندههای خود و دیگر فعالین کارگری و معلمان زندانی” انجام شده است.