حکم اعدام «ارژنگ داودی» معلم و نویسنده زندانی محبوس درزندان رجایی شهر کرج در دادگاه تجدید نظر به ۵ سال حبس تعزیری همراه با تبعید به زندان زابل کاهش یافته است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، این زندانی سیاسی طی گفتگویی با کمپین از شکست حکم اعدام خود در دادگاه تجدید نظر و کاهش آن به ۵ سال حبس تعزیری همراه با تبعید به زندان زابل خبر داد.
به گفته این زندانی سیاسی ” بنا به گفته مسوولین احتمال آن می رود وی درروز سه شنبه ۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۵ به زندان زابل جهت ادامه محکومیت خود منتقل گردد و گمان می رود پس از آن نیز به زندان زاهدان منتقل گردد.”
«ارژنگ داودی» به خاطر نامهنگاری از زندان و انتشار و ارسال نوشتهها و یادداشتهایش بارها از سوی مسوولین زندان مورد تهدید، فشار و شکنجه قرار گرفته است.
اتهام «عضویت و هواداری و فعالیت موثر در پیشبرد اهداف سازمان مجاهدین خلق در زندان» صدور حکم اعدام را برای این زندانی سیاسی ۶۳ ساله به دنبال داشت.
ارژنگ داودی محکومیت ۱۰ ساله نخست خود را به پایان رساند، اما پیش از صدور حکم اعدام، با پرونده سازیهای مختلف طی دوران حبس، مجددا به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شد.
این زندانی سیاسی درآبان ماه ١٣٨٢ بازداشت و زیر شدیدترین شکنجهها در سلولهای انفرادی بند دو الف سپاه زندان اوین قرار گرفت.
وی از سوی شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب، به ریاست قاضی حسن زارع دهنوی (حداد)، به ۱۵ سال زندان تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، انفصال دایم از مدیریت مجتمع آموزشی- فرهنگی پرتو حکمت، ۸۴ ضربه شلاق و تبعید به زندانهای جنوب کشور محکوم شد.
اتهامهای اصلی «ارژنگ داودی»، راهاندازی و تاسیس «جنبش آزادی ایرانیان» و «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» است، هرچند اتهامات دیگری همچون نوشتن «مانیفست ضد نظام جمهوری اسلامی»، توهین به رهبری و بنیانگذار جمهوری اسلامی و مسوولین نظام و روحانیون، توهین به مقدسات، و همکاری با خبرنگار کانادایی «جین کوکان» برای ساخت فیلم مستند «ایران ممنوع» نیز در پرونده ارژنگ داودی وجود داشت.
داودی در سالهای اخیر به زندانهای مختلفی تبعید شده است، از زندان اوین به زندانی در اهواز، از آنجا به بندرعباس و سپس به زندان رجایی شهر (گوهردشت) کرج تبعید شد.
وی در مدتی که در زندانهای مختلف دوره محکومیت خود را میگذراند، بارها در اعتراض به وضعیت زندان، رفتار زندانبانان و اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران اعتصاب غذا کرده است.
این معلم زندانی در دوران سالهای زندان، بارها مورد شکنجههای وحشیانه قرار گرفته و بخشی از بینایی و شنوایی خود را در اثر این شکنجهها از دست داده است.