کانون نویسندگان ایران، در محکومیت پروندهسازی برای دو تن از دبیران کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن و نیز بکتاش آبتین، یکی از بازرسان کانون، بیانیهای منتشر کرد.
در بخشی از این بیانیه که روز گذشته هفدهم آبانماه منتشر شده، آمده است: «ساختگی بودن اتهامهای یادشده در مورد اعضای کانون، روشنتر از آن است که به توضیح چندانی نیاز داشته باشد». کانون نویسندگان ایران، ضمن محکوم کردن “این اتهام تراشی و پروندهسازی” خواهان «رفع کامل اتهام از رضا خندان (مهابادی)، کیوان باژن و بکتاش آبتین، و مختومه کردن پروندهی آنها و همه پروندههای مشابه» شده است.
لازم به توضیح است که شنبه ۱۲ آبانماه، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن دو تن از دبیران و بکتاش آبتین یکی از بازرسان کانون نویسندگان ایران، با حضور در شعبه شماره هفت دادسرای اوین با عناوین اتهامی جدیدی روبرو و برای بار دوم در یک پرونده “تفهیم اتهام” شدند.
متن کامل بیانیه:
اتهامتراشی و پروندهسازی برای اعضای کانون نویسندگان ایران
در مرداد سال جاری دو تن از دبیران کانون نویسندگان ایران، رضا خندان (مهابادی) و کیوان باژن، و نیز بکتاش آبتین، یکی از بازرسان کانون، به بازپرسی دادسرای امنیت واقع در زندان اوین احضار و “تفهیم اتهام” شدند. این احضار مربوط به پروندهای بود که وزارت اطلاعات در اردیبهشت ۱۳۹۴ برای این سه عضو کانون گشوده بود. در روزهای اخیر آنها باز به همان شعبه بازپرسی احضار شدند تا یک بار دیگر “تفهیم اتهام” شوند. گویا اتهام “تبلیغ علیه نظام” که بار اول به متهمان “تفهیم” شده بود نهاد اطلاعاتی را، که شاکی پرونده است، راضی نکرده و پرونده به شعبه بازپرسی بازپس فرستاده شده تا دو اتهام دیگر به اتهام پیشین افزوده شود: “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” و “تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا”. سنگین ترکردن باراتهام در این گونه پرونده ها، چنانچه به توصیه و با اعمال نفوذ شاکی پرونده صورت گرفته باشد، حاکی از آن است که دراین پروندهسازی آشکار سرنوشت «متهمان» را نهادهای اطلاعاتی و امنیتی تعیین میکنند و از دستگاه قضایییی که بدینسان به خواست شاکی گردن میگذارد امید هیچ دادرسی عادلانه و بیطرفانهای نباید داشت.
اما ساختگی بودن اتهامهای یادشده در مورد اعضای کانون روشنتر از آن است که به توضیح چندانی نیاز داشته باشد. اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” مستلزم آن است که متهمان در خفا بر ضد شخص یا نهادی دولتی تبانی کرده باشند؛ حال آن که کانون نویسندگان ایران تشکلی است علنی که در سراسرعمر پنجاه سالهی خود هرگز دیدگاهها و فعالیتهای خود را از چشم هیچ شخص یا نهادی پنهان نکرده و نمیکند. وانگهی، اگر منظور از «امنیت ملی» امنیت «ملت» و درواقع مردم باشد، چیزی مضحکتر از این نیست که اعضای تشکلی چون کانون نویسندگان ایران بر ضد چنین امنیتی «اقدام» کنند. مصداق برهم زدن چنین امنیتی را باید نه درمیان اعضای کانون بلکه بین کسانی جست که مردمی را سرکوب میکنند که به مسالمت آمیزترین شیوهها به خیابان میآیند تا خواستهای برحق خود را بیان کنند. در مورد اتهام «تبلیغ علیه نظام» نیز باید گفت انتقاد و مخالفت با این یا آن نهاد دولتی به دلیل سلب آزادی بیان و اِعمال سانسور نه مصداق «تبلیغ» است و نه به معنی ضدیت با کل «نظام». اما اگراین دو اتهام از نوع اتهامهای رایجی است که به وفور بر پروندهی فعالان سیاسی و اجتماعی و فرهنگی الصاق میشود، “تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا” اتهام جدید و بیپایه و اساسی است که ظاهراً (می گوییم ظاهراً زیرا دربارهی این اتهام، همچون دو اتهام دیگر، مطلقاً هیچ توضیحی به «متهمان» داده نشده است) پس از اعتراضهای اخیر بسیاری از زنان به حجاب اجباری، در دستگاه اتهامتراشی و پروندهسازی سیستم دادرسی برای منتقدان و معترضان ساخته و پرداخته شده است. در این مورد نیز کانون نویسندگان ایران چیزی جز حق آزادی پوشش و مخالفت با حجاب اجباری را مطرح نکرده است و هیچیک از این¬ها مصداق این اتهام نیست، مگر آن که خواست رفع تبعیض جنسیتی و برابری زنان با مردان را «فساد و فحشا» تلقی کنیم. برای این اتهام شرمآور نیز کسانی را باید به دادگاه کشاند که حقوق زن را نیمی از حقوق مرد میدانند؛ کسانی را باید محاکمه کرد که سن فحشا و اعتیاد را به دوازده سالگی رساندهاند و گروه گروه زنان جوان را به بردگی جنسی کشانده و در بازارهای سکس داخل و خارج به تاراج گذاشتهاند؛ کسانی که هزاران کودک دختر و پسر را از تحصیل و زندگی امن و شاد بازداشته و در کارگاهها و خیابانها جسم و جانشان را تباه و فسادهای گوناگون را به آنها تحمیل میکنند و . . . آری، اینان را باید به پای میز محاکمه کشاند نه نویسندگان آزادیخواهی را که خواهان حق انتخاب آزادانه برای زناناند و به آنان به چشم موجودی انسانی و برابر با مرد مینگرند.
بدینسان، صدور چنین اتهامهایی در مورد سه تن از اعضای فعال کانون نویسندگان ایران ظلمی است آشکار و مبتنی بر دروغ و پاپوش دوزی که هیچگونه وجاهت حقوقی و قانونی ندارد. کانون نویسندگان ایران این اتهام تراشی و پروندهسازی را محکوم میکند و خواهان رفع کامل اتهام از رضا خندان (مهابادی)، کیوان باژن و بکتاش
آبتین، و مختومه کردن پروندهی آنها و همه پروندههای مشابه است.
کانون نویسندگان ایران-۱۷ آبان ۱۳۹۷
رضا خندان مهابادی عضو کانون نویسندگان ایران، درباره تفهیم اتهامهای صورت گرفته گفته بود: «در اولین جلسه بازپرسی که اوایل مرداد سال جاری برگزار شد به هر سه نفر ما، بکتاش آبتین، کیوان باژن و من، اتهام تبلیغ علیه نظام “تفهیم” شد و با تامین قرار کفالت بیرون آمدیم. در حالیکه بنا به روال معمول منتظر احضاریه دادگاه بودیم، چند روز پیش بار دیگر به بازپرسی احضار شدیم و به شعبه هفتم بازپرسی رفتیم و در کمال تعجب دیدیم که دو اتهام دیگر هم به پرونده افزودهاند.»
او در بارهی اتهامهای جدید گفت: «امروز علاوه بر اتهام تبلیغ علیه نظام، اتهامهای “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی” و “تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا” به هر سه نفرمان “تفهیم” شد. ما این اتهامها را که هیچ مصداقی نداشت، رد کردیم و خواهان ارائهی دلیل و مدرک برای این اتهامها شدیم.»
این پرونده در اردیبهشت ۱۳۹۴ گشوده شد و شاکی آن وزارت اطلاعات است. از آن زمان بکتاش آبتین، رضا خندان و کیوان باژن بارها برای بازجویی پیرامون دو اتهام “تبلیغ علیه نظام” و “انتشار نشریه غیر قانونی” احضار شدند.
در پایان جلسهی روز گذشته بازپرس قرار قبلی را که کفالت ۵۰ میلیون تومانی برای هر یک از متهمان بود به ۱۰۰میلیون تومان افزایش داد. با تامین قرار کفالت، این سه عضو کانون نویسندگان ایران تا برگزاری دادگاه آزاد هستند.
لازم به توضیح است که کمپین پیش از این در گزارشی از این احضار خبر دادهبود. در احضار قبلی از اعضای کانون بازپرسی صورت نگرفتهبود، ولی به آنها گفته شدهبود “پرونده از دادگاه ارجاع شده و باید تکمیل شود.”
رضا خندان مهابادی، بکتاش آبتین و کیوان باژن پیشتر در تاریخ پنجشنبه ۴ مرداد ۹۷ به دادسرای اوین احضار شدهبودند و سه شنبه ۹ مرداد پس از حضور در شعبه ۷ دادسرای اوین با عنوان “تبلیغ علیه نظام” تفهیم اتهام شدند.
کیوان باژن و رضا خندان پس از حضور در شعبه هفتم ابتدا در رابطه با کتاب “پنجاه سال کانون نویسندگان ایران” که اثری پژوهشی و از متون داخلی کانون است بازجویی شدند و پس از این بازجویی اتهام “تبلیغ علیه نظام” به این دو منتسب شد و بازپرس پرونده برای هر دو نفر قرار کفالت صادر کرد. در این جلسه بازپرسی بکتاش آبتین در جلسه بازپرسی به دلیل عدم دریافت برگه احضاریه حاضر نشده بود.
گفتنیاست در جریان این پرونده چند ماه پیش مأموران امنیتی به منزل رضا خندان و بکتاش آبتین رفتند و پس از تفتیش خانه اقدام به ضبط تعدادی از وسایل شخصی آنها از جمله تمام نسخه های کتاب چهار جلدی “پنجاه سال کانون نویسندگان ایران”(سی دوره) کردند.
لازم به توضیح است، موضوع احضار مربوط به پروندهای بود که سال ۱۳۹۴ وزارت اطلاعات برای بکتاش آبتین، رضا خندان و کیوان باژن گشوده شده بود. در این پرونده آنها به “تبلیغ علیه نظام” و “انتشار نشریه غیر قانونی” متهم شدند و به همین سبب بارها پیرامون فعالیتشان در کانون و انتشار نشریه “اندیشه آزاد” که خبرنامه داخلی کانون است، مورد بازجویی قرار گرفتند.
در روزهای آغازین اردیبهشت ۱۳۹۴ ماموران اطلاعات خانهی بکتاش آبتین را که آن زمان عضو هیئت دبیران کانون بود، تفتیش و او را برای بازجویی احضار کردند. یک هفته بعد همین برنامه در مورد رضا خندان (مهابادی) تکرار شد. احضاریهها را دادسرای فرهنگ و رسانه صادر کرده و شاکی پرونده وزارت اطلاعات بود. خرداد همان سال کیوان باژن نیز تلفنی احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. آنها بارها در زمانهای مختلف احضار و در بارهی فعالیتشان در کانون نویسندگان ایران بازجویی شدند. در سه سال گذشته این پروندهها باز بوده است.
کانون نویسندگان ایران در اردیبهشتماه سال ۱۳۴۷ از جمله با هدف مبارزه با سانسور اعلام موجودیت کرد. اعضای این کانون در برهههای مختلفی از تاریخ ایران، چه در دوران پهلوی و چه در زمان جمهوری اسلامی و بهویژه در دهههای ۶۰ و ۷۰ با سرکوب و اعدام و قتل روبرو بودهاند.
محمدجعفر پوینده و محمد مختاری که در قتلهای زنجیرهای وزارت اطلاعات در دهه ۷۰ جان خود را از دست دادند از اعضای این کانون بودند. اعضای این کانون را نویسندگان، مترجمان و ویراستاران تشکیل میدهند. از جمله اعضای نامآشنای کانون میتوان به سیمین دانشور، نادر ابراهیمی، بهرام بیضایی، داریوش آشوری، محمدعلی سپانلو، محمود اعتمادزاده (م.ا. بهآذین)، سیاوش کسرایی، اسماعیل خویی و احمد شاملو اشاره کرد.
مطالب مرتبط: