با افزایش هزینههای تحصیل طی سالهای اخیر شمار دانشآموزانی که از تحصیل باز میمانند یا ترک تحصیل میکنند، رو به افزایش است.
بنا گزارش خبرگزاریهای دولتی، بیش از ۱۵۰ هزار دختر دانشآموز در سال جاری تحصیلی و در مقاطع تحصیلی متوسطه در ایران ترک تحصیل کردهاند.
بر همین اساس و به گفته معاون دوره متوسطه وزارت آموزش و پرورش، هر ساله بیش از ۴ درصد از دانشآموزان دختر به دلایلی از جمله فقر، ازدواج زود هنگام، جبر فرهنگی و فقدان امکانات و همچنین دوری مساکن دانشآموزان از مدارس و مراکز آموزشی، از تحصیل باز میمانند.
خبرگزاری ایلنا روز شنبه ۳۱ شهریور، در گزارشی به این موضوع پرداخته که هزینههایی که در مدارس دولتی تحت عنوان “مشارکت” از خانوادهها میگیرند، خصوصا “برای کارگران بسیار سنگین است.”
رضا مسلمی، فعال صنفی معلمان، در این گزارش توضیح میدهد: «ریشه اصلی مشکلات در اینجاست که آموزش و پرورش سرانه مدارس را نمیپردازد یا خیلی کمتر از هزینه مصوب می پردازد. وقتی مدیر مدرسه حتی در دورافتادهترین و محرومترین مناطق کشور پولی بابت هزینههای مدرسه از آموزش و پرورش نمیگیرد و از آن طرف مجبور است که طی سال تحصیلی مدرسه را هرطور شده اداره کند، لاجرم دست به دامان والدین میشود. البته این پولها را به نام شهریه نمیگیرند، اسمش را گذاشتهاند مشارکت.»
به گفته مسلمی، “مدیران مدارس به جای اینکه به والدین دانشآموزان فشار بیاورند، باید به مدیران مناطق آموزش و پرورش فشار بیاورند؛ مدیران مناطق هم باید از مدیران کل مطالبه کنند.”
علی خدایی، عضو هیات مدیره کانون عالی شوراها نیز در گفتوگو با ایلنا، با بیان اینکه در ماههای اخیر، قیمت همه اقلام سبد خانوار جهش ناگهانی داشته و در این شرایط، دریافت وجه در مدارس دولتی میتواند تبعات خطرناکی داشته باشد، میگوید: «در شرایطی هستیم که ماههاست آژیر قرمز به صدا درآمده است. اگر بودجه کافی برای تحصیل فرزندان طبقهی کارگر اختصاص ندهند، ترک تحصیل تعداد زیادی از دانشآموزان به خصوص دانشآموزان دختر، به هیچ وجه دور از انتظار نخواهد بود.»
به گفتهی خدایی، «گرچه گفته میشود که پرداخت هزینه در مدارس دولتی “اجباری” نیست اما جوری با کارگر رفتار میشود که در عمل “مجبور” میشود برای حفظ شان و حرمت خود و فرزندش و برای جلوگیری از حس سرخوردگی، هرچه میگویند بپردازند.»
عده ای به دلیل وضعیت اقتصادی خانواده باید کار کنند و ساعتهایی که به مدرسه می روند را در کارگاههای صنعتی یا تولیدی بگذرانند، عدهای به علت گران شدن هزینههای تحصیل مانند روپوش ، دفتر، کتاب و لوازم التحریر و از طرف دیگر هزینه ثبت نام در مدرسه اصلا ثبت نام نمیشوند یعنی پدر و مادر پولی برای هزینههای اولیه ندارند و از سوی دیگر فقر فرهنگی هم باعث میشود که مدرسه رفتن بچهها هر سال عقب بیفتد و این طور میشود که هیچ وقت به مدرسه نمیروند.
رضا مسلمی (فعال صنفی معلمان) میگوید: «وقتی اصل ۳۰ قانون اساسی و همه تعهدات بینالمللی ایران، بر لزوم آموزش رایگان به دانشآموزان تاکید دارند، معنا ندارد بودجه نهادی مثل آموزش و پرورش از بودجه بسیاری از نهادهای دولتیِ غیرکارا کمتر باشد.»
گفتنی است در اصل سی ام قانون اساسی آمده است “دولت موظف است وسایل آموزش و پروش رایگان را برای همه ملت تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و وسایل تحصیلات عالی را تا سرحد خود کفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.”
از سوی دیگر دانش آموزان سراسر کشور در حالی سال تحصیلی جدید را آغاز میکنند که شماری از آموزگاران و معلمان و فعالان صنفی در زندان بسر میبرند و دوره محکومیت خود را سپری میکنند.
شماری از این معلمان با احکام حبس و شلاق مواجه شدهاند، حقوق برخی از آنها قطع شده یا به مکانهای دور افتاده تبعید شدهاند. این در حالی است که وزیر آموزش و پرورش روز شنبه ۳۱ شهریورماه، درباره وضعیت معلمان زندانی به خبرگزاری ایسنا گفتهاست: «نمیتوانم نسبت به همه آنها که گرفتار شدند و در مسیر دادرسیاند به عنوان عضوی از خانواده بیتفاوت باشم، هرچند دامنه اختیاراتم تعریف شده است.»
این تنها واکنش وزیر آموزش و پرورش به زندانیشدن معلمهایی است که فردا اول مهرماه در مدارس و کلاسهای درس حاضر نیستند.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران، ضمن محکومیت احکام صادره علیه کلیه آموزگاران و فعالان صنفی معلمان، تلاش دارد به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید در گزارشی اجمالی به احکام صادره علیه معلمان بپردازد. با این حال ممکن است برخی اسامی ذکر نشده باشد.
طی ماههای اخیر شماری از آموزگاران و فعالان صنفی معلمان چون محمود بهشتی لنگرودی، صدیقه پاک ضمیر، اسماعیل عبدی، محمد حبیبی، محمد ثانی، روح الله مردانی، رسول بداقی، عالیه اقدامدوست، هاشم خواستار، محمدتقی فلاحی، رحمان عابدینی، اسماعیل گرامی، ابوالفضل عزیزی، حسن غلامی، مختار اسدی، ایرج توبهایها (نجف آبادی) و… بازداشت و احضار و یا با اتمام دوره محکومیت از زندان آزاد شده اند.
در سالیان گذشته، فعالان و تشکلهای حقوق صنفی معلمان بارها با انتشار بیانیهها و یا برگزاری تجمعهای مسلمت آمیز در تهران و شهرهای دیگر، از سیاستهای دولتهای جمهوری اسلامی ایران در قبال آموزش و پرورش و نیز فرهنگیان انتقاد کردهاند که گاه این اعتراضات با سرکوب و بازداشت مواجه شده است.
به عنوان نمونه می توان به سرکوب معلمان در روز ۲۰ اردیبهشت ماه سال جاری اشاره کرد که در اعتراض به پولی سازی و خصوصیسازی آموزش در بیش از سی شهر کشور شکل گرفته بود. تنها در تهران بازداشت پانزده تن از معلمان معترض گزارش شده بود که برخی از این معلمان معترض با قرار وثیقه یا کفالت به صورت موقت از زندان آزاد شدند.
محمود بهشتی لنگرودی از اعضای ارشد هیئت مدیره و دبیر کل سابق کانون صنفی معلمان ایران از جمله کسانی است که در زندان اوین محبوس است.
آدینه بیگی، همسر محمود بهشتی لنگرودی، معلم زندانی محبوس در زندان اوین و سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران، که اخیرا خواستار استفاده حق آزادی مشروط برای همسرش شده است، درباره وضعیت همسرش در گفتگویی با وب سایت حقوق معلم و کارگر گفته “آقای بهشتی سه سال پیش در یک دادگاه ۱۰ دقیقهای به ریاست قاضی صلواتی و بدون حضور وکیل به پنج سال زندان محکوم شد. آقای بهشتی دو بار دست به اعتصاب غذا زد و با قول مساعد دادستانی به مرخصی آمد اما بعد از مدتی مجددا او را زندانی کردند.”
محمود بهشتی لنگرودی که بعد از تجمعات صنفی سال ۹۳ و ۹۴ معلمان در شهریور ۹۴، توسط اطلاعات سپاه در منزل مسکونی خود بازداشت و در انفرادی بند دوالف حبس شده بود بعد از گذراندن دوران بازجویی، علیرغم تعیین وثیقه از طرف بازپرسی شعبه دو دادسرای اوین و تودیع وثیقه از طرف خانواده به بند هفت اوین منتقل شد و پس از پیگیریها عنوان نمودند که حکم صادرشده توسط قاضی صلواتی درسال ۸۹ برای ایشان به اجرا گذاشته شده است.
بهشتی، از تاریخ ۷ مهر ۹۴ وهمزمان با شروع اجرای حکم سال ۸۹ در اعتراض به دادگاه فرمایشی قاضی صلواتی و قاضی مقیسه تا اردیبهشت ۹۵ سه بار دست به اعتصاب غذای خشک وتر زد و خواهان تشکیل دادگاهی علنی و قانونی بر اساس اصل ض۶۸ قانون اساسی بود.
بهشتی لنگرودی پیشتر نیز در تاریخ دوشنبه ۱۱ تیرماه ۹۷ دست به اعتصاب غذا زده بود و دوشنبه ۲۵ تیر ، به اعتصاب غذای خود پایان داد.
بهشتی لنگرودی از سال ۸۳ تاکنون چندین بار به دلیل فعالیتهای صنفی بازداشت و ماهها در انفرادی وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه مورد بازجویی و تشکیل پرونده و محکومیت در دادگاههای (غیر علنی) انقلاب اسلامی قرار گرفت ایشان در سه دادگاه درسالهای ۸۵و ۸۹ و ۹۴ به اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی وخارجی, و تبلیغ علیه نظام (بدون مستندات قانونی) توسط قاضی صلواتی و مقیسه مجموعا به ۱۴ حبس محکوم شده است که شامل ۴سال تعلیقی ، ۵سال تعزیری و ۵ سال حکم بدوی است که حکم اخیر، در مرحله ی تجدید نظر قراردارد.
این فعال صنفی و سخنگوی کانون صنفی معلمان تهران که در ۳ پرونده مجزا در شعبه های ۱۵ و ۲۸ دادگاه انقلاب در مجموع به ۱۴ سال حبس محکوم شده بود، با اعمال ماده ۱۳۴ از طرف شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب، حکم وی به ۵ سال حبس کاهش یافت.
«محمود بهشتی لنگرودی» در خرداد ۱۳۳۹ در شهرستان لنگرود در استان گیلان به دنیا آمد. در همین شهر بزرگ شد و به مدرسه رفت. در سال ۱۳۶۲ در رشته ادبیات عرب، مدرک لیسانس خود را دریافت کرد و از همان سال به صورت حقالتدریسی در آموزش و پرورش مشغول به کار شد، تا اینکه هفت سال بعد توانست به استخدام رسمی در بیاید. در همان سال ۶۲ و با آغاز معلمی با آدینه مرادعلی بیگی نیز ازدواج کرد. ازدواجی که ابوذر و سارا ثمره آن هستند. بهشتی لنگرودی به گفته خود از سال ۱۳۷۸ فعالیتهای صنفی خود را در جهت بهبود وضعیت صنفی معلمان آغاز کرد. فعالیتی که برای او هزینههای سنگین در پی داشت و در دهههای ۸۰ و ۹۰ بارها پای او را به دادگاه و زندان باز کرد.
دیگر معلم زندانی محبوس در زندان اوین اسماعیل عبدی است.
این معلم زندانی محبوس در زندان اوین در ۶ تیرماه ۹۴ پس از وقایع اعتراضی فرهنگیان ایران نسبت به نابسامانی های آموزش و پرورش، به عنوان نماینده شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور برای شرکت در اجلاس جهانی معلمان قصد رفتن به کانادا را داشت که به شکل غیر قانونی بازداشت شد و در دادگاه بدوی در بهمن ماه همان سال با ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم و حکم صادره از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.
اسماعیل عبدی معلم زندانی محبوس در زندان اوین و عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، پیشتر در اعتراض به نقض گسترده حقوق شهروندی معلمان و کارگران از ۴ اردیبهشت ماه تا چهارشنبه ۲۶ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ به اعتصاب غذا کرده بود.
این معلم زندانی که از نوسان فشار خون، بیماری تنفسی، تپش قلب و ناراحتی کلیوی رنج می برد بارها در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده اش دست به اعتصاب غذا زده بود.
سازمان عفو بینالملل، نیز با انتشار بیانیه خواهان آزادی اسماعیل عبدی، عضو در بند هیأت مدیره کانون صنفی معلمان تهران شده بود.
در این بیانیه که در تاریخ ۸ اردیبهشت ماه ۹۷ منتشر شده است به اعتصاب غذای این فعال صنفی اشاره شده و از مقامات جمهوری اسلامی خواسته شده است تا هر چه سریعتر و بی هیچ قید و شرطی این زندانی عقیدتی را آزاد کنند.
اسماعیل عبدی، معلم زندانی و عضو هیات مدیرهی کانون صنفی معلمان ایران، که دوران حبس خود را در بند ۴ سالن ۴ زندان اوین می گذراند، به تازگی برنده جایزه بینالمللی همبستگی اتحادیه ملی مدیران مدارس و زنان آموزگار بریتانیا در سال ۲۰۱۸ شد.
«اتحادیه مدیران مدرسه و معلمان زن» (NASUWT) بریتانیا در توضیح اهدای این جایزه به عبدی، عضو زندانی هیأت مدیره کانون صنفی معلمان تهران نوشته: «این جایزه به آقای عبدی بهخاطر تعهد او به مبارزه برای حقوق معلمان و برابری آموزشی در ایران اهدا میشود.»
اسماعیل عبدی در ۶ تیرماه ۹۴ پس از وقایع اعتراضی فرهنگیان ایران نسبت به نابسامانی های آموزش و پرورش ،به عنوان نماینده شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور برای شرکت در اجلاس جهانی معلمان قصد رفتن به کانادا را داشت که به شکل غیر قانونی بازداشت شد ودر دادگاه بدوی در بهمن ماه همان سال با ریاست قاضی صلواتی به ۶ سال زندان محکوم و حکم صادره از سوی شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تایید شد.
روح الله مردانی، دانشجوی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران دیگر معلم زندانی محبوس در زندان اوین است که از ۱۹ خردادماه در اعتراض به روند دادرسی و حکم ناعادلانه و قطع حقوق خود در اعتصاب غذا بسر میبُرد و از ۲۰ مرداد به نشانه اعتراض به عدم توجه مسئولان به خواستههایش لبهایش را دوختهبود، بنا به درخواست جمعی از فعالان صنفی مدنی و دو تن از همبندانش “حمیدرضا امینی” و “محمدعلی طاهری” و با توجه به وعده قوه قضاییه و دادستانی، مبنی بر رسیدگی به خواستههایش، چهارشنبه ۲۴ مردادماه ۹۷ به اعتصاب غذای خود پایان داده بود.
گفتنی است این معلم مشاور ناحیه چهارم تهران، به نشانهی اعتراض به بیعدالتی و بیتوجهی به خواستههایش از ۱۳ مرداد اعتصاب غذای تر (فقط آب) خود را به خشک تبدیل کردهبود و لبهای خود را از ۲۰ تا ۲۴ مردادماه دوختهبود. (در اعتصاب غذای خشک فرد اعتصاب کننده هیچ نوع خوراکی و نوشیدنی مصرف نمیکند و در اعتصاب غذای تر زندانی تنها مایعات به همراه کمی نمک استفاده میکند.)
این دومین بار بود که این معلم ۳۵ ساله و دانشجوی رشتهی ادبیات دانشگاه تهران در اعتراض به روند رسیدگی به پرونده و حکمش اعتصاب غذا کردهبود و اعتصاب غذای طولانی و عدم رسیدگی مناسب، مشکلات جسمی و بیماریهایی برای این معلم زندانی ایجاد کرده که به درمان در خارج زندان نیاز دارد.
بنا به گزارشی که پیشتر در کمپین منتشر شدهبود، وی در یک ماه اول اعتصاب غذایش، مشکلاتی مثل سرگیجه و فشار پایین و ضعف جسمی داشت و به درد کلیه و دردهای عصبی دچار میشد.
روح الله مردانی که ۲۸بهمن ۹۶، در اعتراضات سراسری دیماه بازداشت شدهبود، پیشتر نیز از چهارم تا سیام اردیبهشتماه ۹۷ اعتصاب غذا کردهبود و بنا به وعده مسئولان مبنی بر رسیدگی به پروندهاش به اعتصاب غذای خود پایان دادهبود.
روحالله مردانی، معلم و دانشجوی رشتهی ادبیات دانشگاه تهران با حکم دادگاه بدوی به تحمل ۵ سال حبس به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و یک سال حبس به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و دو سال محرومیت از برخی حقوق اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد و در حال حاضر در زندان اوین در حال سپری کردن دوره محکومیت شش ساله خود است.
محمد حبیبی، یکی دیگر از معلمان عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان استان تهران است که در روز ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۷ در تجمع شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بازداشت و به زندان فشافویه منتقل شده و ۱۲ شهریور ۱۳۹۷ از زندان تهران بزرگ(فشافویه) به زندان اوین منتقل شد.
محمد حبیبی، معلم زندانی، یک بار روز یکشنبه ۴ شهریورماه، جهت رسیدگی پزشکی به بیمارستان امام خمینی اعزام شده بود، اما بدون دریافت خدمات درمانی مناسب به زندان بازگردانده شد.
گزارش شده، این معلم در بند مشکوک به عفونت ریه و عفونت مجاری ادراری بوده و از درد کلیه نیز رنج می برد.
امیر رییسیان یکی از وکلای محمد حبیبی، فعال صنفی معلمان پیش تر از محکومیت موکلش به ۱۰ سال و نیم حبس، ۷۴ ضربه شلاق و همچنین ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در احزاب، گروهها و دستههای سیاسی و اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور به عنوان مجازات تکمیلی خبر داده بود.
جلسه رسیدگی به پرونده محمد حبیبی صبح روز دوشنبه ۱ مرداد ماه ۹۷ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برگزار شد.
امیر رییسیان با بیان اینکه بر اساس ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی همه مجازاتهای محمد حبیبی یک و نیم برابر شده و مجازات اشد قابل اجرا است، گفته بود: «محمد حبیبی به اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، به ۷ سال و نیم حبس، تبلیغ علیه نظام به ۱۸ ماه حبس، اخلال در نظم ۱۸ ماه حبس و ۷۴ ضربه شلاق و همچنین ۲ سال ممنوعیت از فعالیت در احزاب، گروهها و دستههای سیاسی و اجتماعی و ممنوعیت خروج از کشور به عنوان مجازات تکمیلی محکوم شده است.»
کمپین پیش تر در رابطه با آزادی محمد حبیبی گزارش داده بود، که با آزادی وی به قید وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی موافقت شده است و علیرغم تلاش حسین تاج وکیل و خانوادهاش، تا کنون موفق به آزادیاش نشدهاند.
محمد حبیبی، ۳۹ ساله ۱۲ اسفند ۹۶، نیز به اتهام اقدام علیه امنیتی و از سوی اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و پس از یک ماه و نیم بازجویی بدون وکیل، ۲۶ فروردین ۹۷ با سپردن وثیقه ۲۵۰ میلیون تومانی آزاد شدهبود.
گفتنی است این معلم زندانی در حال حاضر در زندان اوین دوره محکومیت خود را سپری می کند.
محمد ثانی، معلم ساکن بوشهر، نیز از معلمانی است که به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی به دو سال حبس تعزیری و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است.
یک منبع در مورد صدور حکم این معلم زندانی گفته بود که “اتهام منتسب به این معلم بوشهری مربوط به اعتراضات سراسری معلمان در سال ۹۴ است. شاکی اولیه آقای ثانی فرمانداری شهرستان دشتستان بود که در جریان تجمع معلمان در سال ۹۴ و در پی توهین فرماندار به معلمان متحصن و پاسخ محمد ثانی به وی پروندهای برای این معلم تشکیل شده بود”.
بختیار عارفی، دبیر آموزش و پرورش سنی مذهب شهرستان سردشت نیز از جمله آموزگارانی است که از دوم مردادماه ۹۷ در حال سپری کردن دوره محکومیت ١٨ ماهه خود در زندان مهاباد است.
بختیار عارفی در تاریخ ۵ بهمنماه سال ۹۳ به اتهام “عضویت در جماعت دعوت و اصلاح” از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۵ اسفندماه همان سال با تامین وثیقه بطور موقت تا زمان برگزاری دادگاه از زندان آزاد شده بود.
آقای عارفی در تاریخ ۷ اسفندماه سال ۹۵ در دادگاه انقلاب بدون دسترسی به وکیل به سه سال حبس تعزیری محکوم شد، پس از اعتراض این شهروند کٌرد و تایید مجدد حکم توسط شعبهی ۴٠ دیوان عالی کشور، نهایتاً در تاریخ ۸ آبانماه ۹۶ شعبهی ١٣ دادگاه تجدیدنظر در ارومیه حکم او با استناد به مادهی ١٨ قانون مجازات اسلامی به ١٨ ماه تقلیل یافت.
گفتنی است با احتساب ایام بازداشت قبلی، او باید در تاریخ ۲ دیماه ۱۳۹۸ با اتمام دوران محکومیت خود از زندان مهاباد آزاد شود.
تهیه: داریوش عدیم «عضو کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی»