رئیس زندان تهران بزرگ، در واکنشی توهینآمیز به اظهار نگرانی از وخامت حال زندانیانی که در اعتصاب غذا بسر میبرند، گفته است: «مُرد که مُرد! یک زباله کمتر».
از سوی دیگر گفته شده، درویشان محبوس در این زندان (زندان تهران بزرگ موسوم به فشافویه) به ازای چند دقیقه مکالمهی تلفنی بیشتر باید ۲۰ هزار تومان به سایر زندانیانی که وقتشان را به آنها میدهند، بپردازند.
یک درویش زندانی که پس از حملهی گارد زندان تهران بزرگ به درویشان زندانی، به بند سرقتیهای این زندان منتقل شده به مجذوبان نور گفته است “این ۲۰هزار تومان، در قالب بستههای هروئین به زندانیانی که وقت تلفنشان را واگذار میکنند پرداخت میشود.”
به گفته وی، هر زندانی در بند سرقتیها به دلیل جمعیت زیاد زندانیان تنها روزی ۵ دقیقه نوبت تلفن دارد و اگر کار ضروری داشته باشد باید در ازای وقت اضافی، هروئین مصرفی زندانیان را تأمین کند.
او در پاسخ به پرسش خبرنگار مجذوبان نور که «آیا هروئین در دسترس است؟» میگوید: “نهتنها در دسترس است بلکه زندانیان معتاد در حیاط زندان به راحتی هروئین مصرف میکنند.”
این درویش زندانی گفته است: “هروئینها در بستههای ۲۰هزار تومانی بستهبندی شدهاند. اگر وقت اضافی برای مکالمه تلفنی لازم داشته باشیم باید یک بسته ۲۰هزار تومانی هروئین بخریم و بدهیم به کسی که نوبتش را به ما داده است.”
یادداشت یک روزنامهنگار و روایتی دردناک او از زندان فشافویه را بخوانید.
از سوی دیگر بنا به گزارش مجذوبان نور، در حالی که درویشان زندانی اعتصابغذاکرده در زندان فشافویه با سرگیجه و افت فشار ناشی از اعتصاب غذا در آستانه خطرهای جسمی هستند، “فرزادی” رئیس زندان تهران بزرگ (فشافویه) در واکنش به اظهار نگرانی زندانیان از وخامت حال اعتصابکنندگان گفته است: «مُرد که مُرد! یک زباله کمتر».
گفته شده در میان درویشانی که دست به اعتصاب غذا زدهاند حال جسمی مجتبی بیرانوند بسیار وخیم گزارش شده است. این درویش زندانی پیشتر به دلیل ضعف جسمی شدید ناشی از اعتصاب غذا به بهداری منتقل شده بود اما با بیان این که خواستهاش از اعتصاب غذا باید تأمین شود از دریافت سرم خودداری کرده بود.
عباس دهقان دیگر درویش اعتصابغذاکرده در زندان فشافویه نیز به دلیل این که تنها یک کلیه در بدن دارد با عوارض ناشی از اعتصاب غذا دست و پنجه نرم میکند.
مجتمع ندامتگاهی تهران بزرگ که با نام فشافویه معروف است یکی از پرجمعیتترین زندانهای ایران است تا جایی که در هر بند از این زندان بیش از دوبرابر ظرفیت و گنجایش خود زندانی پذیرفته و شرایط آن به حدی اسفناک است که دستکم هفتهای یک نفر اقدام به خودکشی میکند.
البرز اسکندری، کسری نوری، رضا انتصاری، پوریا نوری، مهدی اسکندری، سعید سلطانپور، مهرداد رضایی، علی عبیداوی، حسن شاهرضا، سخاوت سلیمی، امیر نوری، جعفر احمدی، بابک مرادی، مجید مرادی، محمدرضا درویشی، حیدر تیموری، علی محمدشاهی، البرز اسکندری، امین سلیمانی، سجاد برادران و اکبر داداشی از جمله دراویشی هستند که بر اثر حملهی گارد زندان به درویشان متحصن مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و وضعیت جسمیشان وخیم گزارش شده است.
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در ایران، پیشتر طی گزارشی اطلاع داده بود که از برخی درویشان گنابادی محبوس در زندان تهران بزرگ که در پی یورش نیروهای گارد زندان تهران بزرگ به دراویش محبوس در بند ۳ این زندان در صبح روز هفتم شهریورماه، مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، اطلاعی در دست نیست.
گزارش ضرب و جرح دراویش گنابادی محبوس در زندان فشافویه را بخوانید.
فائزه عبدیپور همسر محمد شریفیمقدم، روز یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۹۷ به کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی گفته بود: «از هفتم شهریورماه که محمد شریفیمقدم، کسری نوری، امیر نوری، رضا انتصاری، سینا انتصاری، مهدی اسکندری، مرتضی کنگرلو و حسام معینی مورد ضرب و جرح قرار گرفتند، از آنها بی خبر هستیم و بعد از آن هم به ما گفته شد به جای دیگر منتقل شدند ولی ما از محل نگهداری آنها خبری نداریم.»
مأموران گارد زندان فشافویه برای سرکوب درویشان متحصن که خواستهی خود را آزادی زنان درویش محبوس در زندان قرچک اعلام کرده بودند به پرتاب گاز اشکآور و استفاده از شوکر و باتوم متوسل شده و درویشان گنابادی را با توهین و فحاشی مورد ضرب و جرح شدید قرار دادهاند.
بنابر گزارشهای واصله از زندان تهران بزرگ؛ ضاربین طی حمله علاوه بر استفاده از باتوم و شوکر و گاز اشکآور اقدام به کندن موی سر و صورت و سبیل بعضی درویشان کردهاند.
فرزادی رئیس زندان تهران بزرگ و فرخنژاد معاون زندان تهران بزرگ، در حضور محبی رئیس کل سازمان زندانها، شخصاً درویشان گنابادی متحصن را مورد ضرب و شتم قرار داده و منجر به شکستگی دست و سر و جراحت درویشان محبوس شدهاند.
پیش از این کمپین خبر داده بود که ده زن درویش زندانی در زندان قرچک، در اعتراض به «ضرب و جرح» و «خشونت سازمانیافته» به دست گارد این زندان، از روز جمعه، ۲۵ خرداد، اعتصاب غذا کردهاند.
در روز ۳۰ بهمن ماه دست کم ۶۰ زن از جامعه تحت تبعیض دراویش گنابادی به خاطر شرکت در تظاهراتی که پس از استفاده نیروهای امنیتی از ضرب و شتم، اسلحه گرم، ماشینهای آبپاش و گاز اشکآور به خشونت کشانده شد، بازداشت شدند.
این زنان بعد از دستگیری به بازداشتگاه وزرا منتقل شدند و گفتهاند که در آنجا مورد بازجوییهای رعبآور، فحاشی با صدای بلند و بازرسیهای بدنی تعرضآمیز توسط ماموران زن قرار گرفتند.
تجمع اعتراضی موسوم به گلستان هفتم روز دوشنبه ۳۰ بهمن در اعتراض به بازداشت نعمتالله ریاحی، از دراویش گنابادی ساکن شهرکرد که روز ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ از سوی مأموران امنیتی در تهران بازادشت شده بود صورت گرفتهبود.
این درویش گنابادی ساکن شهرکرد، برای حمایت از قطب دراویش در جریانات اخیر گلستان هفتم به تهران آمدهبود.
منابع خبری به کمپین گفتهاند “دراویش بازداشتی از ابتدای بازداشت، از ابتداییترین حقوق خود محروم بودهاند و دادگاه آنان بدون اجرای تشریفات قانونی و بهرهمندی از حق وکیل و برخلاف قانون آئین دادرسی کیفری برگزار شده است.”
فشارها به دراویش در نظام جمهوری اسلامی عمدتا از شهر قم آغاز شد. قم مذهبیترین شهر ایران است و با توجه به نزاع تاریخی صوفیه و اهل شریعت، فشار بر دراویش در این شهر سابقه طولانی دارد و به سالهای قبل از انقلاب میرسد؛ اما در سالهای اول دهه هشتاد خورشیدی با انتشار شماری از کتابهای ضدصوفی در قم که این سلسله را به ضدشیعی بودن متهم میکردند، رفته رفته جو سنگینتری علیه آنها شکل گرفت. تنش در مناسبات حکومت با دراویش نعمتاللهی با تخریب برخی از مکانهای مذهبیشان و مخالفت حکومت با گردهمایی آنها به خصوص در قم وارد مرحله ای شد که یک دهه بعد در تهران به درگیری فیزیکی و خونریزی انجامید.
در سالهای گذشته اخبار و گزارشهای پرشماری از احضار، تهدید، بازداشت و در نهایت محاکمه و صدور احکام سنگین برای دراویش – به ویژه دراویش سلسله گنابادی- منتشر شده است.
برای عضویت در تلگرام کمپین اینجا کلیک کنید.