در ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، پنج تن از زندانیان سیاسی با اسامیِ فرزاد کمانگر، شیرین علم هولی، فرهاد وکیلی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان به اتهام عضویت در «گروهکهای ضد انقلاب» و مشارکت در «عملیات تروریستی»، در زندان اوین اعدام شدند. ا
اعدام این زندانیان سیاسی بدون طی روند داردرسی منصفانه و اطلاع خانواده و وکلایشان صورت گرفت. پیکرهای این اعدامشدگان نیز به خانوادههایشان تحویل داده نشد و هنوز پس از گذشت ۸ سال از اعدام این زندانیان سیاسی، خانوادههایشان از محل دفن آنها اطلاعی ندارند.
در اردیبهشت ماه ۱۳۹۰، یک سال پس از اعدام چهار فعال سیاسی کُرد، خانوادههای آنان، سنگ قبرهایی سرگردان را به نماد پیکرهایی که از آنها دریغ شده، حافظههایی که پاک شده و تاریخی که انکار شده، به نمایش گذاشتند. این سنگ قبرها هنوز، قطع شده از پیکرهایی که به آن مربوطاند، سرگردانند و با سرگردانی خود مسوولیت ما و مسوولیت همگانی را به حفظ حافظه جمعی و بازگویی تاریخِ محذوف شده حذف شدگان، یادآوری میکنند.
گروه کاری سازمان ملل درباره ناپدیدشدگی قهری مینویسد: «بازداشتی که منجر به اعدام خودسرانه شود اگر از سوی عوامل دولتی انجام شود و این عوامل در زمان حبس یا حتی بعد از اعدام، از روشن کردن جزییات مربوط به سرنوشت و محل شخص خودداری کنند، یک مورد قطعی ناپدیدشدن قهری است.» با این تعریف، تا زمانی که جدال بر سر پیکرهای شیرین علم هولی، فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی و علی حیدریان و محل دفنشان وجود دارد، آنها از نظر حقوقبینالملل ناپدیدشده قهری محسوب میشوند و میتوان پرونده آنها را برا ی پاسخگو کردن مقامات جمهوری اسلامی در مراجع بینالمللی دنبال کرد.
فرزاد کمانگر، آموزگار و فعال مدنی در مرداد ۱۳۸۵ به اتهام عضویت در گروه «پژاک» و مشارکت در عملیات بمبگذاری دستگیر شد. او پیش از اعدام بهمدت ۱۲ سال در شهر کامیاران آموزگار بود و بارها اتهاماتش را تکذیب کرد و در نامههایی که در زندان نوشت، از فشارهای شدید ماموران امنیتی برای اخذ اعترافات تلویزیونی سخن گفت. وکیل او، خلیل بهرامیان در مصاحبه با رسانههای مختلف بر بیگناهی موکلاش تاکید و از روند غیرمنصفانه محاکمه او انتقاد کردهبود. بهگفته خلیل بهرامیان، محاکمه فرزاد در پنج، شش دقیقه و بدون حضور سایر متهمین انجام شد.
شیرین علمهولی در ۶ خرداد ۱۳۸۷ به اتهام عضویت در «گروه پژاک» توسط سپاه پاسداران در تهران دستگیر و پس از تحمل ۲۱ روز شکنجه به زندان اوین منتقل شد. یک هفته پیش از اعدام، شیرین علمهولی در نامهای از زندان نوشت که آنچه در طول بازداشت بر او گذشتهاست، کابوس شبهایش شده و عوارض جسمی و روانی ناشی از آن، همچنان او را آزار میدهد. او در همین نامه تاکید کرد در حالی بازجویی و پس از آن به دادگاه برده شده که حتی زبان فارسی را به خوبی نمیدانسته است.
منبع